2024-03-29T14:03:56Z
https://jwfst.gau.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=681
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1398
26
4
ارزیابی اثر برخی از مشخصههای موثر بر میزان مصرف انرژی در خردکن استوانهای
محمد
آقاخانی
ابوالقاسم
خزاعیان
علی
رفیقی
فریدر
شولز
چکیدهسابقه و هدف: خردکردن چوب مهمترین مرحله در کارخانجات تولید اوراق فشرده چوبی میباشد. تولید چیپس با کیفیت از نقطه نظر ابعاد و اندازه مناسب، نه تنها کیفیت بالای محصول نهایی را تضمین میکند، بلکه باعث کاهش زمان تولید در دستگاههای ثانوی و نهایتا کاهش میزان انرژی مصرفی می گردد. این مطالعه در دانشگاه علوم کاربردی روزنهایم (آلمان) با هدف ارزیابی مشخصههای تاثیرگذار بر میزان مصرف انرژی در خردکناستوانهای انجام گرفت. به همین منظور اثرگونهچوب، سرعت برش ، رطوبت و ابعاد چوب در خردکن استوانهای مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی دقیق مصرف انرژی در هریک از شرایط آزمونی میزان وزن برابر چوب به چیپس تبدیل گردید. همچنین ضخامت چیپس در تمامی آزمونها ثابت در نظر گرفته شد. مواد و روشها: در این تحقیق از دوگونه صنوبر و بلوط استفاده شد. ابتدا نمونهها به کمک اره نواری مدل ESTERER Model EB 1400 به الوارهایی با ابعاد 8×4 سانتیمتر و 8×8 سانتیمتر تبدیل شدند. سپس نمونهها درون خشک کن LAUBER TROCKNUNGSTECHNIK مجهز به سیستم خودکار در دو سطح رطوبتی 18 و 40 درصد خشک شدند. بعد از آن نمونهها مطابق با جدول طرح آزمایشات که بر اساس آزمون فاکتوریل و با وزن برابر تهیه شده بود، به خردکن تغذیه شدند. با تنظیم سرعت گردش محور در خردکن استوانهای، سرعت برش در سه سطح 16، 20 و 24 متر بر ثانیه مدیریت شد. میزان انرژی مصرفی حین فرآیند بوسیله دستگاه چند کاناله اندازهگیری مصرف انرژی اندازه گیری شد. یافتهها: پس از تجزیه وتحلیل دادهها، نتایج نشان داد، فاکتورهای گونه، رطوبت و سرعت برش بر میزان انرژی مصرفی در خردکن استوانهای در سطح اطمینان 95 درصد تاثیرگذار بود. نمودار اثرات مستقل نشان داد که گونه بلوط نسبت به گونه صنوبر، رطوبت 40 درصد نسبت به 18 درصد و سرعت برش 20 متربرثانیه نسبت به 16 و 24 واجد مصرف انرژی کمتری هستند. نتایح آنالیز واریانس نشان میدهد اثر مستقل ضخامت بر مصرف انرژی معنیدار نمیباشد. سرعت برش بیشترین تاثیر مستقل را بر مصرف انرژی داشته است و رطوبت کمترین اثر مستقل را در سطح اطمینان 95 درصد داشته است. نتیجه گیری: با بررسی نتایج اثرات متقابل مشخص شد، اگرچه ضخامت مستقلا اثر معنیداری بر مصرف انرژی فرآیند نداشته است، اما در تقابل با سایر پارامترها موثر واقع شده است. در گونه بلوط رطوبت 40 درصد با ضخامت 4سانتیمتر در سرعت برش 20 متر بر ثانیه کمترین انرژی مصرفی را داشته است، در حالیکه درگونه صنوبر، سطح رطوبتی 18 درصد و ضخامت 8 سانتیمتر با سرعت برش 20 متر ثانیه کمترین مصرف انرژی را داشته است. این تفاوت در مصرف انرژی میتواند ناشی از تفاوت در بافت و رفتار ویسکوالاستیک دو گونه در برابر نیروهای برشی باشد. چنانچه احتمالا در گونه صنوبر افزایش سطح رطوبتی و کاهش ضخامت به 4 سانتیمتر میزان تغییر شکل چوب را در برابر نیروی برشی افزایش داده و همین رفتار سبب صرف انرژی بیشتر در برش میشود. واژههای کلیدی: انرژی مصرفی، خردکن استوانهای، سرعت برش، چیپس، بلوط، صنوبر
انرژی مصرفی
خردکن استوانه ای
چیپس
بلوط
صنوبر
2020
02
20
1
15
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4920_7ceb46dcdc293858d2283170437eda0e.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1398
26
4
اثر استفاده از دو نوع جفت کننده در ساخت تخته خرده چوب صنوبر–پلیپروپیلن برخواص فیزیکی و مکانیکی آن
امیر محمد
شربتی
وحید
وزیری
فرشید
فرجی
فرامرز
رستمی چراتی
سابقه و هدف: فرآوردههای چند سازه چوب پلاستیک در طی سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. قسمت عمده-ایی از ترکیب این چندسازه را مواد لیگنوسلولزی تشکیل میدهد. از معایب الیاف طبیعی میتوان به ناسازگاری بین الیاف طبیعی آب دوست و پلیمرهای آب گربز اشاره کرد. این مشکل را میتوان با افزودن ماده سازگارکننده به ترکیب کاهش داد. زیرا در اثر افزودن جفت کننده، فصل مشترک بین دو فاز الیاف سلولزی و ماتریس پلیمری بهبود مییابد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر دو نوع جفت کننده بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده حاصل از پلی پروپیلن- صنوبر انجام شد.مواد و روشها: از نسبت اختلاط خرده چوب صنوبر به پلی پروپیلن در سطح 10:90 و از رزین فنل فرم آلدهید به میزان 8 درصد وزن خشک ماده اولیه استفاده شد. از دو نوع جفت کننده تری اتوکسی متیل سیلان و مالئیک انیدرید گرافت شده به پلی پروپیلن به میزان 6 درصد وزن خشک پلی پروپیلن استفاده شد. در ضمن جفت کنندهها به دو روش مختلف (درون رزین و بر روی ذرات پلی پروپیلن) مورد استفاده قرار گرفتند. پس از فرآیند مخلوط کردن مواد اولیه با یکدیگر، کیک خرده چوب در دمای 180 درجه سانتیگراد به مدت زمان 5 دقیقه تحت پرس گرم قرار گرفت. برای انجام آزمونهای فیزیکی و مکانیکی از استانداردهای اروپایی مجموعه EN استفاده شد. خصوصیات فیزیکی و مکانیکی تختهها با استفاده از آزمون فاکتوریل در سطح اطمینان 5 درصد مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد که افزودن هر دو نوع جفت کننده سیلان وMAPP سبب بهبود مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی و کاهش جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته ها در مقایسه با نمونه شاهد (بدون جفت کننده) گردید. جفت کننده MAPP در مقایسه با جفت کننده تری اتوکسی متیل سیلان خواص مطلوبتری را در تختهها ایجاد کرد. روش افزودن جفت کننده بر روی ذرات پلی پروپیلن نسبت به درون رزین، باعث بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی تختهها شد. زیرا در روش افزودن جفت کننده بر روی ذرات پلی پروپیلن، همه مقادیر جفت کننده روی ذرات پلی پروپیلن قرار گرفته و لذا احتمال حضور جفت کننده در سطح مشترک بین فاز پلیمر و فاز تقویت کننده افزایش مییابد.نتیجهگیری: توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از جفت کننده به طور معنیداری پایداری ابعاد تختهها را افزایش داد. با افزودن جفت کننده، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی تخته ها افزایش یافت. در مقایسه با خواص تختههای تولید شده با استاندارد EN، با روش افزودن MAPP برروی پلی پروپیلن میتوان تخته خرده چوبی با خواص مطلوب به منظور استفاده در شرایط مرطوب (تیپ 3) تولید نمود.
جفت کننده
تری اتوکسی متیل سیلان
مالئیک انیدرید گرافت شده به پلی پروپیلن
خصوصیات فیزیکی و مکانیکی
2020
02
20
17
29
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4921_40a6c9cd6b2733a7f077ece6f69a46cc.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1398
26
4
پیامد برهم کنش ریشهای گونههای بلندمازو و پلت درکشت خالص و آمیخته بر تغییرات مکانی تراوش آنزیم اورهآز
هاشم
حبشی
یاسمین
شریف پور
چکیدهسابقه و هدف: برهم کنش ریشه از عوامل مهم تأثیرگذار بر آنزیمهای تراوشیافته در فضای ریزوسفری هستند که بسته به ساختار ریشه، نوع گونه و عمق خاک از توزیع مکانی ناهمانندی برخوردارند. تاکنون پژوهشهای محدودی در رابطه با شناسایی اهمیت مکانی فرآیندهای ریزوسفر گونههای جنگلی انجام شده است. گونههای درختی با توجه به مورفولوژی و فیزیولوژی ریشه و نیازمندیهای مواد مغذی فضای ریزوسفری متفاوتی دارند. این تحقیق با هدف بررسی تغییرات مکانی تراوش آنزیم اورهآز در فضای ریزوسفر نهالهای بلندمازو و پلت در کشت خالص و آمیخته انجام شده است.مواد و روش: در این پژوهش 18 ریزوترون نوین برای دستیابی به هدف تحقیق بکار گرفته شد که هرکدام 12 درگاه دستیابی رستری برای گرفتن تراوشهای ریشه داشتند. این درگاهها در عمقها و فواصل مشخص از یکدیگر ایجاد شد تا امکان محاسبه تغییرات مکانی آنزیمهای تراوش یافته از ریشه را فراهم سازد. دو عمق پایینتر (50 و 75 سانتیمتر) از خاک معدنی و در دو عمق بالاتر (15 و 30 سانتیمتر) از ترکیب خاک و لاشبرگ (4% وزنی) پر شدند. در چهار تیمار ترکیب گونهای خالص بلندمازو و پلت، آمیخته و کنترل (بدون کشت نهال)، نهالهای یکساله دو گونه بلندمازو و پلت کاشته شدند. نمونهبرداری از عمق گوناگون خاک ریزوترونها شش ماه پس از کشت گیاهان انجام شد و فعالیت آنزیم اورهآز در خاک به روش کاندلر ارزیابی گردید. کارایی آنزیمی در این مقاله با تفاضل فعالیت آنزیمی هر محل مشخص از مقدار متناظر کنترل (بدون ریشه) محاسبه شد و نشاندهنده کارایی کاتالیتیکی نیست.یافتهها: نتایج نشان داد که میزان تراوش اورهآز در ترکیبهای متفاوت کشت در سطح احتمال 95 درصد اختلاف معنیداری دارد و بیشترین تراوش آنزیم در کشت خالص بلندمازو و آمیخته و کمترین تراوش در کنترل مشاهده گردید. بررسی تغییرات مکانی فعالیت آنزیم اورهآز تراوش شده در عمقهای گوناگون خاک تنها در مورد تیمار آمیخته در سطح احتمال 95 درصد معنیدار بود. کارایی آنزیم اورهآز در عمقهای گوناگون خاک در تیمارهای کشت خالص پلت و کشت آمیخته در سطح احتمال 95 درصد معنیدار بود در حالیکه در فواصل مختلف از یقه نهال فقط در تیمار خالص بلندمازو معنیدار بود. بیشترین میزان تراوش اورهآز در عمق 75 سانتیمتری مشاهده شد.نتیجهگیری: میزان تراوش مکانی اورهآز بیشتر وابسته به تراکم ریشه در مکانهای مختلف است که این مسئله هم وابسته به چگونگی برهم کنش ریشهای نهالهای کشت شده و نوع سیستم ریشهای آنها است. در این تحقیق برهم کنش ریشهای تیمار آمیخته به دلیل ایجاد آشیانهای اکولوژیک مناسبتر موجب افزایش فعالیت و کارآیی اورهآز شده است. با این حال چون تراوش اورهآز در فواصل مختلف از یقه نهال هرگز معنیدار نبود، نتایج نشاندهنده عدم قطعیت تراوش مکانی اورهآز ریزوسفر است. واژههای کلیدی: اورهآز، ریزوسفر، ریزوترون، پلت، بلندمازو
اورهآز
ریزوسفر
ریزوترون
پلت
بلندمازو
2020
02
20
31
46
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4922_dfe9cd332a3004282b391902eab4cf6e.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1398
26
4
مقایسه کمی شاخصهای تنوع زیستی و متغیرهای محیطی مؤثر بر آن در جنگلهای راش و ممرز (مطالعه موردی: بخش گرازبن جنگل خیرود)
محمود
بیات
سحر
حیدری مستعلی
ارسلان
شکرچیان
سابقه و هدف: از گونههای مهم جنگلهای هیرکانی راش و گونه همراه آن یعنی ممرز میباشد. با توجه به اهمیت اقتصادی و اکولوژیک این گونهها، ضروری است به منظور مدیریت و حفاظت صحیح از این جنگلها اطلاعات کافی در رابطه با ساختار و سطح تنوع درختی تیپ راش و ممرز و گونههای همراه آنها جمعآوری و در اختیار مدیران جنگل قرار گیرد که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین در این مطالعه، برای نخستین بار در منطقه مورد بررسی، تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون بین شاخصهای تنوع زیستی و متغیرهای مستقل محیطی انجام شد که از گامهای اساسی در برنامه ریزی و مدیریت جنگل است. مواد و روشها: به این منظور شاخصهای تنوع زیستی (شاخص شانون وینر و سیمپسون) در رویشگاه راش و ممرز و در سطح قطعات نمونه ثابت ده آری به صورت جداگانه اندازهگیری و مقایسه شد. همچنین، همبستگی و تحلیل رگرسیون این شاخص ها با 16 فاکتور اکوفیزیوگرافیکی که نماینده شرایط زیستمحیطی منطقه میباشند شامل نوردهی فصلی، میانگین درجه حرارت هوا، ارتفاع بالا از نزدیکترین نقطه زهکشیشده، شاخس خیسی توپوگرافی، رطوبت نسبی، سرعت باد و سطوح انعکاسی و تشعشی به دست آمد که در بین آنها تنها چهار فاکتور دارای همبستگی معنیدار با شاخص های تنوع زیستی بود که شامل دمای هوای نزدیک سطح زمین، شاخس خیسی توپوگرافی، سرعت باد و مجموع انرژی تابشی خورشیدی در هر رویشگاه میباشد. همچنین آزمون t جهت بررسی معنی داری اختلاف شاخصهای تنوع زیستی بین دو رویشگاه انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در رویشگاه ممرز هر دو شاخص تنوع زیستی بالاتر از رویشگاه راش بوده است. با بررسی ضریب همبستگی متغیرهای محیطی ذکر شده با شاخص تنوع شانون در هر رویشگاه مشخص شد که ضرائب همبستگی متغیرها با شاخص تنوع در رویشگاه ممرز بالاتر از راش بود، به جز ضریب همبستگی مربوط به متغیر مجموع انرژی تابشی که در رویشگاه راش بالاتر و دارای شیب منفی بود که نشاندهنده سرشت سایهدوستی گونه راش در مقایسه با ممرز میباشد. همچنین نتیجه آزمون t تست نشان داد که در مورد شاخص تنوع شانون بین دو رویشگاه اختلاف معنی داری وجود دارد.نتیجهگیری: به طور کلی، شاخصهای تنوع زیستی دارای توانایی زیادی در تشریح وضعیت جنگل داشته و از مزایای این شاخصها صحت بالا، ارزان بودن و انعطافپذیری دانست. نتایج این پژوهش نشان دهنده بالاتر بودن شاخصهای تنوع زیستی در رویشگاه ممرز نسبت به راش بود که میتواند به دلایل مختلفی باشد. در حقیقت، تعیین شاخصهای تنوع زیستی در جوامع جنگلی در گام اول و سپس، بررسی و تعیین عوامل محیطی اثرگذار بر تنوع زیستی گونههای درختی، همچنین مقایسه جوامع و رویشگاههای جنگلی مهم، از منظر این عوامل، بهمنظور اعمال مدیریت مناسب جنگل، مهم و ضروری می-باشد.
تنوع زیستی
ممرز
شانون وینر
سیمپسون
حفاظت
2020
02
20
47
64
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4923_be47a2e65925463e116f5e0fb00e6d5b.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1398
26
4
تاثیر رژیم آبیاری بر برخی ویژگیهای رویشی نهالهای تولیدی گونه تادار در مبداهای جغرافیایی متفاوت
فاطمه
ناصری
وحید
اعتماد
محسن
جوانمیری پور
پدرام
عطارد
سابقه و هدف: هدف از این تحقیق، تاثیر رژیم آبیاری بر رشد نهال های تولیدی تادار (Celtis caucasica willd.) در مبدأهای جغرافیایی کرج، همدان، خرم آباد، و شیراز است. مواد و روشها: بعد از جمع آوری بذور جهت مطالعه ی اثر تیمارهای آبیاری و مبدأ بذر، اقدام به کاشت بذور در گلدانهای پلیاتیلن شد. تا قبل از جوانه زنی بذور، همه ی گلدان ها دارای شرایط یکسان بودند. پس از آن، به مدت شش ماه از اوایل خرداد تا اواخر آبان ماه تحت چهار تیمار آبیاری شاهد، سه روزه، پنج روزه و هشت روزه در سه تکرار 30 تایی قرار گرفتند. در انتهای فصل رویش، ارتفاع نهال، قطر یقه، سطح برگ، طول ریشه، طول ساقه و درصد زندهمانی نهال ها اندازه گیری شد. یافتهها: نتایج آزمون توکی نشان داد اثر مبدأ بذر بر تمام صفات اندازه گیری شده معنی دار میباشد (05/0p <). تیمار آبیاری به طور معنی داری بر ارتفاع نهال، قطر یقه و مساحت برگ تاثیر داشت(05/0p <). به طور میانگین، بیش ترین مقدار پارامترهای اندازه گیری شده در مبدأ بذر کرج و کم ترین، در مبدأ همدان بود. به طور متوسط، درصد زنده مانی نهال ها در تمام رژیم های آبیاری 70 درصد به دست آمد و بیش ترین درصد زنده مانی متعلق به تیمار شاهد بود. بیش ترین مقدار رویش نهال ها در تیمار شاهد و کم ترین در تیمار پنج و هشت روزه مشاهده شد. نتیجهگیری: پیشنهاد می شود برای جنگل کاری در کرج، از بذرهای مبدأ کرج استفاده شود. همچنین، با توجه به این که تفاوت چشمگیری در رویش نهال ها در تیمارهای آبیاری مشاهده نشد، از تیمار آبیاری هشت روزه با توجه به مقرون به صرفه تر بودن این رژیم، استفاده شود.نتیجهگیری: پیشنهاد می شود برای جنگل کاری در کرج، از بذرهای مبدأ کرج استفاده شود. همچنین، با توجه به این که تفاوت چشمگیری در رویش نهال ها در تیمارهای آبیاری مشاهده نشد، از تیمار آبیاری هشت روزه با توجه به مقرون به صرفه تر بودن این رژیم، استفاده شود.نتیجهگیری: پیشنهاد می شود برای جنگل کاری در کرج، از بذرهای مبدأ کرج استفاده شود. همچنین، با توجه به این که تفاوت چشمگیری در رویش نهال ها در تیمارهای آبیاری مشاهده نشد، از تیمار آبیاری هشت روزه با توجه به مقرون به صرفه تر بودن این رژیم، استفاده شود.نتیجهگیری: پیشنهاد می شود برای جنگل کاری در کرج، از بذرهای مبدأ کرج استفاده شود. همچنین، با توجه به این که تفاوت چشمگیری در رویش نهال ها در تیمارهای آبیاری مشاهده نشد، از تیمار آبیاری هشت روزه با توجه به مقرون به صرفه تر بودن این رژیم، استفاده شود.
مبدا بذر
تادار
تیمارهای آبیاری
جنگل کاری
نهال تولیدی
2020
02
20
65
83
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4924_80871a9ea4a2d4717c403da62ff445ae.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1398
26
4
اثر نانو ذرات سیلیس بر خصوصیات فیزیولوژیک نهال بنه (Pistacia atlantica subsp. mutica) تحت تنش خشکی
کلثوم
محمودی
یاسر
علیزاده
هزندی
عبدالحمید
حمیدرضا
ناجی
سابقه و هدف: یافتن گونه های مقاوم به خشکی با هدف احیای جنگلهای زاگرس از اهمیت زیادی برخوردار است. مطالعات چندانی درباره تاثیر نانوذرات بر روی گیاهان چوبی به خصوص تغییر در خصوصیات فیزیولوژیک آنها صورت نگرفته و بیشتر تحقیقات در این زمینه به گیاهان علفی و زراعی معطوف می شود. بنابراین در پژوهش حاضر، اثر نانوذرات سیلیس بر نهالهای بنه (Pistacia atlantica subsp. mutica) به منظور شناخت واکنش گیاه به تنش وارده جهت دستیابی احتمالی به گونه ای مقاوم به خشکی با هدف احیای جنگل های زاگرس پرداخته شد.مواد و روش ها: پژوهش حاضر با تعداد 126 اصله نهال در قالب فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار، شش سطح نانوذرات سیلیس (صفر، 100، 300، 700، 1500 و 3000 میلیگرم بر لیتر) به مدت 30 روز و سه سطح تنش خشکی (شاهد، آبیاری یک روز در میان؛ متوسط، آبیاری چهار روز در میان؛ و شدید، قطع کامل آبیاری) انجام شد. در پایان آزمایش، صفات فیزیولوژیک (کلروفیلa، b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، هیدراتهای کربن، محتوای پرولین و آنزیمهای آنتیاکسیدانی پراکسیداز گایاکول و کاتالاز در برگ نهالها مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از نانوذرات سیلیس سبب افزایش انواع کلروفیل و کاروتنوئید، افزایش پرولین، کربوهیدرات و آنتی اکسیدانها تحت تنش خشکی گردید. نهالها به تیمارهای نانوذرات واکنشهای متفاوتی نشان دادند، به طوری که بیشترین مقدار کربوهیدرات و کاتالاز درغلظت 700، کلروفیلa، b، کل و کاروتنوئید درغلظت 3000 و پرولین و پراکسیداز نیز در غلظت 300 مشاهده شد. همچنین، سطوح تنش خشکی سبب کاهش انواع کلروفیل، کاروتنوئید و افزایش کربوهیدرات محلول، پرولین و آنزیمهای آنتیاکسیدان شد. نتیجه گیری: در مجموع میتوان نتیجه گرفت که بسیاری از صفات فیزیولوژیک تحت تاثیر تنش خشکی افزایش یافتند و نانوذرات سیلیس اثر مثبتی بر صفات انواع کلروفیل و کاروتنوئید داشتند. غلظتهای 300، 700 و 3000 میلیگرم بر لیتر نسبت به سایر غلظتها روی بسیاری از صفات فیزیولوژیک مذکور موثر بودند. کاهش انواع کلروفیل و کاروتنوئید و افزایش کربوهیدرات، پرولین و آنزیمهای آنتیاکسیدان از روشهای مقابله گیاهان به تنش خشکی اعمال شده می باشد. با توجه به فقدان اطلاعات پایهای درباره مکانیسمهای مقاومتی در گونههای بومی جنگلی زاگرس در پاسخ به نانو ذرات، این تحقیق کمک فراوانی به توسعه دانش نانو تکنولوژی در گیاهان چوبی خواهد نمود. مطالعات در مورد تاثیر نانو ذرات سیلیس برای دورههای آزمایش طولانیتر و نیز گونههای مختلف میتواند راه مناسبی برای یافتن نتایج بهتر و مستدلتر باشد شاید در نهایت منجر به تولید اقتصادی نهالهای مقاوم به خشکی شود.
مقاومت به خشکی
ویژگیهای فیزیولوژی برگ
نانوذرات سیلیس
کلروفیل
بنه
2020
02
20
85
100
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4925_29672b54069b96409c9f53c40871924e.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1398
26
4
بررسی سازگاری و عملکرد پروونانسهای گونههای صنعتی اکالیپتوس در ایستگاه تصفیه فاضلاب شهر قم
حسین
توکلی نکو
عباس
پورمیدانی
سابقه و هدف: بسیاری از گونههای جنس اکالیپتوس با رشد سریع و تنوع ژنتیکی بالا برای جنگلکاری در مناطق مختلف اکولوژیک استفاده میشوند. این پژوهش بهمنظور ارزیابی عملکرد برخی گونهها و پروونانسهای اکالیپتوس بهمدت سه سال در ایستگاه تصفیه فاضلاب در پنج کیلومتری شمال شرقی شهر قم اجرا گردید. مواد و روشها: آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور ژنوتیپ در شش سطح و زمان در سه سطح در چهار تکرار روی نهالهای پنجساله اکالیپتوس اجرا شد. آبیاری با استفاده از فاضلاب تصفیه شده شهر قم صورت گرفت. ژنوتیپهای انتخابی شامل شش پروونانس از گونههای Eucalyptus camaldulensis Dehnh.،E. Microtheca Muell. و E. rubida Deane & Maiden بود. صفات رویشی شامل: ارتفاع نهال برحسب متر، قطر تنه در ارتفاع 30 سانتیمتری از سطح زمین بر حسب سانتیمتر، رشد ارتفاعی، رشد قطری و نسبت ارتفاع به قطر اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیلهای آماری نظیر تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات بین ژنوتیپهای انتخابی و سالهای مختلف صورت گرفت و در نهایت سازگاری و عملکرد رشدی گونهها در شرایط آزمایش معرفی گردید.یافتهها: اثر تیمار (گونهها و پروونانسهای مختلف اکالیپتوس)، اثر تکرار، اثر متقابل تکرار در تیمار و اثر سال بر ارتفاع درخت در سطح احتمال 1% معنیدار بود. مقایسه میانگین صفات نشان داد که گونهها و پروونانسها از نظر ارتفاع در پنج گروه مجزا و یک گروه مشترک قرار گرفتند که از بین آنها E. camaldulensis 41ch در بالاترین گروه قرار گرفت. همچنین از نظر قطر تنه نیز درختان در چهار گروه مجزار قرار گرفتند. براساس این نتایج E. camaldulensis 41ch بیشترین قطر تنه و پس از آن E. camaldulensis Qom در گروههای اول و دوم قرار گرفتند. همچنین از نظر رشد ارتفاعی E. camaldulensis 41ch و E. camaldulensis Qom در گروه اول و گونههای E. microtheca 62 و E. rubida 166sh در گروه آخر قرار گرفتند. از نظر رشد قطری تنه E. camaldulensis Qom در گروه اول و گونه E. rubida 166sh در گروه آخر قرار گرفت. از نظر نسبت ارتفاع به قطر تنه گونههای مورد بررسی در دو گروه مجزا و سه گروه مشترک قرار گرفتند، بر اساس این نتایج 41zh E. camaldulensis با بیشترین نسبت ارتفاع به قطر تنه در گروه اول قرار گرفت.نتیجهگیری: نتایج کلی تحقیق در طی سه سال اجرای طرح نشان داد که E. camaldulensis 41ch از نظر قطر و ارتفاع بیشترین مقدار را داشت. بهنظر میرسد این پروونانس برای تولید صنعتی چوب نسبت به سایر گونهها و پروونانسهای اکالیپتوس عملکرد بالاتری داشته باشد. همچنین E. camaldulensis Qom نیز از نظر رشد قطری و ارتفاعی در رتبه اول قرار داشت، بهنظر میرسد این برتری بهدلیل منشأ بذر (قم) و سازگاری با شرایط منطقه باشد. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که در میان گونههای مورد بررسی E. camaldulensis بالاترین رتبه را از نظر رشد ارتفاعی و رشد قطری داشت و پس از آن E. microtheca در رتبه بعدی قرار گرفت.
ارتفاع نهال
اکالیپتوس
پساب
قطر تنه
قم
2020
02
20
101
112
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4926_05dbaa776ef7dd17586d9bc0ed0118c8.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1398
26
4
بررسی و شناخت ویژگیهای اکولوژیک رویشگاههای درختان کهنسال بلوط ایرانی و بنه در جنگلهای استان ایلام
احمد
حسینی
محمدرضا
جعفری
شمس اله
عسگری
سابقه و هدف: درختان کهنسال بلوط ایرانی و بنه از اهمیت و جایگاه خاصی در جنگلهای زاگرس برخوردارند. شناخت ویژگیهای اکولوژیک رویشگاهی در ارتباط با موقعیت درختان کهنسال میتواند اطلاعات خوبی جهت ارائه راهکارهای مدیریتی برای حفظ درختان کهنسال و یا گسترش تعداد آنها به ما دهد. پژوهش حاضر با هدف شناخت ویژگیهای اکولوژیک رویشگاههای درختان کهنسال بلوط ایرانی و بنه در جنگلهای بلوط استان ایلام انجام شد. سابقه و هدف: درختان کهنسال بلوط ایرانی و بنه از اهمیت و جایگاه خاصی در جنگلهای زاگرس برخوردارند. شناخت ویژگیهای اکولوژیک رویشگاهی در ارتباط با موقعیت درختان کهنسال میتواند اطلاعات خوبی جهت ارائه راهکارهای مدیریتی برای حفظ درختان کهنسال و یا گسترش تعداد آنها به ما دهد. پژوهش حاضر با هدف شناخت ویژگیهای اکولوژیک رویشگاههای درختان کهنسال بلوط ایرانی و بنه در جنگلهای بلوط استان ایلام انجام شد. مواد و روشها: طی جنگلگردشیهای زیاد، درختان کهنسال بر اساس معیار قطر برابر سینه شناسایی و انتخاب شدند و ویژگیهای کمی آنها شامل قطر برابر سینه و قطر حداقل و حداکثر تاج و شرایط رویشگاهی آنها شامل شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا، عمق خاک، نزدیکی به رودخانه یا منبع آب اندازهگیری یا ثبت شد. مواد و روشها: طی جنگلگردشیهای زیاد، درختان کهنسال بر اساس معیار قطر برابر سینه شناسایی و انتخاب شدند و ویژگیهای کمی آنها شامل قطر برابر سینه و قطر حداقل و حداکثر تاج و شرایط رویشگاهی آنها شامل شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا، عمق خاک، نزدیکی به رودخانه یا منبع آب اندازهگیری یا ثبت شد. یافتهها: نتایج نشان داد که درختان کهنسال بلوط عمدتا در طبقه شیب ملایم و درختان کهنسال بنه بیشتر در طبقه شیب نسبتا ملایم قرار دارند. اکثر درختان کهنسال شناسایی شده بلوط و بنه در جهت جنوبی قرار گرفتهاند. درختان کهنسال بلوط اغلب در طبقه ارتفاعی 1700-1300 متر از سطح دریا پراکنش دارند، اما درختان کهنسال بنه در طبقات ارتفاعی 1700-1300 و 2000-1700 متر از سطح دریا پراکنش یافتهاند. از نظر دسترسی به آبهای جاری، هیچ یک از درختان کهنسال بلوط و بنه به منابع آبی دسترسی نداشته و همگی از بارشهای جوی تغذیه میشوند. سطح تاج درختان کهنسال بلوط و بنه بهتر از قطر برابر سینه آنها به تغییرات شرایط رویشگاه پاسخ داده و نحوه تغییرات آن بسته به نوع گونه متفاوت بود. اکثر درختان کهنسال شناسایی شده به دلیل اینکه در شیبهای ملایم قرار گرفته اند، از عمق خاک مناسبتری نسبت به محیط اطراف خود برخوردارند. نتایج نشان داد که درختان کهنسال بلوط عمدتا در طبقه شیب ملایم و درختان کهنسال بنه بیشتر در طبقه شیب نسبتا ملایم قرار دارند. اکثر درختان کهنسال شناسایی شده بلوط و بنه در جهت جنوبی قرار گرفتهاند. درختان کهنسال بلوط اغلب در طبقه ارتفاعی 1700-1300 متر از سطح دریا پراکنش دارند، اما درختان کهنسال بنه در طبقات ارتفاعی 1700-1300 و 2000-1700 متر از سطح دریا پراکنش یافتهاند. از نظر دسترسی به آبهای جاری، هیچ یک از درختان کهنسال بلوط و بنه به منابع آبی دسترسی نداشته و همگی از بارشهای جوی تغذیه میشوند. سطح تاج درختان کهنسال بلوط و بنه بهتر از قطر برابر سینه آنها به تغییرات شرایط رویشگاه پاسخ داده و نحوه تغییرات آن بسته به نوع گونه متفاوت بود. اکثر درختان کهنسال شناسایی شده به دلیل اینکه در شیبهای ملایم قرار گرفته اند، از عمق خاک مناسبتری نسبت به محیط اطراف خود برخوردارند. نتیجهگیری: ویژگیهای اکولوژیک مطلوب موقعیتهای رویشگاهی درختان کهنسال شناسایی شده از دلایل پایداری آنها در امتداد عمر طولانی خود هستند.
رویشگاه جنگلی
توپوگرافی
موقعیت درخت
درختان کهنسال
ایلام
2020
02
20
113
128
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4927_866150e9706b462e8e222ecfbaff3b53.pdf