2024-03-29T17:09:53Z
https://jwfst.gau.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=600
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
الگوی پراکنش مکانی و نقشه ارزش اقتصادی محصولات فرعی پنج گونه گردو، آلوچه، زغال اخته، زالزالک و ازگیل در منطقه حفاظت شده ارسباران
سجاد
قنبری
احمد
عباسنژاد الچین
غلامحسین
مرادی
باقر
خالقی
سابقه و هدف: الگوی پراکنش مکانی درختان، از مهمترین ویژگیهای اکولوژیکی جوامع جنگلی بوده که ناشی از ناهمگنی محیطی، آشفتگی طبیعی و یا انسانی، رقابت درون گونهای یا بین گونهای و عملکرد پیشینه حیات بوده و میتواند در تعدیل یا کاهش هزینههای برداشت بهره برداران، تمرکز برداشت آنها، نحوه دخالتهای جنگلشناسی در توده، طراحی طرحهای مدیریتی مناسب، تشریح پایداری اکوسیستم و اقدامات احیایی مورد استفاده قرار گیرد. تحقیقاتی که بتواند وضعیت پراکنش مکانی و ارزش اقتصادی این پراکنش را نشان دهد، در منطقه ارسباران انجام نشده است. از اینرو، هدف از این تحقیق، بررسی الگوی پراکنش مکانی و تهیه نقشه ارزش اقتصادی پنج گونهی مهم گردوی جنگلی (Juglans regia)، آلوچه جنگلی (Prunus sp.)، زغالاخته (Cornus mas)، زالزالک (Cratagus sp.) و ازگیل (Mespilus germanica) در منطقه حفاظت شده ارسباران میباشد. مواد و روشها: جمعآوری داده با استفاده از آماربرداری صددرصد در 140 هکتار صورت گرفت. در این پیمایش موقعیت مکانی تمامی درختان میوهده جنگلی ثبت شد. از آن جا که تعداد درختان زیاد است و این امر خطای برداشت موقعیت هر درخت با موقعیتیاب جهانی را پایین میآورد، به همین دلیل از روش فاصله و آزیموت استفاده شد و فاصله و آزیموت تمام درختان جنگلی میوهدار موجود در منطقه نسبت به درخت قبلی میوهدار یادداشت گردید. در مرحلهی بعد، با استفاده از نقشه تیپبندی پوشش جنگلی منطقه، موقعیت پراکنش درختان در منطقه و تعداد پایه هر گونه در تیپهای مختلف به منظور مشخص شدن تیپ غالب ظهور هر گونه بررسی شد. علاوه بر این، الگوی پراکنش مکانی درختان با بهرهگیری از تابع L در محیط نرم افزار ProgramitaJulio 2006 بررسی شد. تابع L فاصله میان گونههای مختلف درختی یا فاصلهای بین درختان یک گونه با ابعاد مختلف را در یک نقشه توزیع مکانی درختان در نظر گرفته و با آزمون مونت کارلو محاسبه و ترسیم مینماید. نقشه پراکنش ارزش اقتصادی در هکتار، از حاصلضرب قیمت هر کیلوگرم میوه خام در عملکرد هر گونه در هکتار تهیه شد. یافتهها: نتایج آماربرداری نشان داد که 10 گونهی تولید کننده محصول فرعی در منطقه مورد مطالعه وجود داشت. مهمترین محصول فرعی مورد استفاده آنها، میوه بود. زغالاخته (827 پایه) و آلوچهی جنگلی (421 پایه) بیشترین فراوانی را داشتند. در حالیکه انار جنگلی (32 پایه) و زرشک (16 پایه) کمترین فراوانی را در منطقه به خود اختصاص دادند. گونههای گردو، گلابی، آلوچه، زالزالک، سیبوحشی و انار در تیپ بلوط -زبان گنجشک- افراستان و زغالاخته، زرشک، فندق، ازگیل در تیپ ممرز بلوطستان مشاهده شدند. در مجموع الگوی پراکنش مکانی سه گونهی آلوچه، گردو و زغال اخته تقریباً کپهای میباشد. گونههای ازگیل و زالزالک در بیشتر حالات کپهای بوده، ولی در فواصل خیلی بیشتر، پراکنش تصادفی و یکنواخت نیز دارند. نتایج نشان داد که کمترین و بیشترین ارزش اقتصادی در هکتار به ترتیب مربوط به ازگیل با 900 ریال در هکتار و گردوی جنگلی با 10343 هزار ریال در هکتار بود. ارزش اقتصادی در هکتار گونهی گردو به عنوان با ارزشترین گونه از 809 تا 10343 هزار ریال در نوسان بود. نتیجهگیری: بررسی الگوی پراکنش مکانی درختان نشان داد که غالباً از الگوی کپهای پیروی میکنند. این امر ارزش اقتصادی در واحد سطح گونهها را افزایش میدهد. بالا بودن این ارزش مقدار برداشت افراد در زمان کوتاه را ممکن ساخته و هزینههای برداشت را کاهش میدهد. همچنین تمرکز مدیریت جهت تهیه طرحهای بهرهبرداری را افزایش داده و تصمیمگیریهای اصلی را برای تنظیم قوانین و بحثهای حفاظتی در این مناطق انجام دهد.
ارزش اقتصادی
الگوی پراکنش مکانی
عملکرد
محصولات فرعی
منطقه حفاظت شده ارسباران
2018
08
23
1
33
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4190_84e8b4780a6640ad9bb19bf736724ab2.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
آمایش کاربریهای چندگانه جنگلهای زاگرس از نظر عوامل کلان اقتصادی – اجتماعی و سیاستی (مطالعه موردی، استان ایلام، شهرستان بدره، جنگل کبیرکوه)
علی
نجفی فر
محمدهادی
معیری
شعبان
شتایی جویباری
عبدالرسول
سلمان ماهینی
چکیده سابقه و هدف در اجرای آمایش سرزمین، پس از ارزیابی قابلیتهای بومشناختی و اقتصادی- اجتماعی در سطح واحدهای برنامهریزی، اولویتبندی کاربریها و فعالیتهای ناسازگار از نظر عوامل کلان اقتصادی- اجتماعی و سیاستی در سطح واحد منطقه مورد مطالعه نیز ضروری است. هدف این تحقیق بررسی کاربرد فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) در اولویتبندی کاربریهای ناسازگار از نظر عوامل کلان غیر بومشناختی (اقتصادی، اجتماعی و سیاستی) و در راستای آمایش کاربریهای چندگانه جنگلهای زاگرس بود. تاکنون تحقیق قابل استناد مناسبی در این خصوص انجام نشده است. مواد و روشها این پژوهش در بخشی از جنگلهای زاگرس در دامنه شمالی کوه کبیرکوه واقع در شهرستان بدره در استان ایلام انجام شد، در اجرای این کار فهرست کاربریها و فعالیتهای چندگانه جنگل به صورت متناسب با شرایط حوضه رویشی زاگرس با استفاده از منابع تحقیقاتی موجود تهیه شد. بر این اساس، تعداد 11 کاربری یا فعالیت ناسازگار، شامل جنگل و مرتع، مرتع درختدار(مشجّر)، مرتع، باغدای دیم، زراعت و جنگل، زراعت، احیای بومسازگان گیاهی، پیکنیک و کمپینگ، اسکی روی برف، صخرهنوردی و حفاظت محیطزیست از نظر عوامل کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاستی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکهای اولویتبندی شد. در این راستا، معیارهای کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاستی مربوط به سیاستهای منابع طبیعی کشور بر اساس منابع سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404، قوانین جاری منابعطبیعی و سیاستهای کلی محیط زیست کشور و با استفاده از روش دلفی انتخاب و در قالب مدل ANP خوشهبندی شدند. سپس، ارتباط شبکهای عناصر و خوشههای مدل مذکور نیز با استفاده از روش دلفی تعیین گردید. بر اساس مدل خوشهبندی مذکور، ارجحیت عوامل غیر بومشناختی کلان در قالب سه معیار اقتصادی، اجتماعی و سیاستی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مدل، معیار عوامل اقتصادی به دو زیر معیار اشتغال و سود ویژه؛ معیار عوامل اجتماعی به چهار زیر معیار معارضات محلی، نرخ باسوادی، فرهنگ منابعطبیعی و نوع کاربری فعلی؛ و معیار عوامل سیاستی به سه زیر معیار حفاظت و احیای پوششگیاهی، حفظ آب و خاک و افزایش سطح سفرههای زیرزمینی و اتکا به منابع داخلی در توسعه کشور تقسیم شد. وزندهی معیارها و زیرمعیارها نیز با مقایسه جفتی آنها بر اساس معیار 9 کمیتی ساعتی و با اخذ نظرات کارشناسی در قالب پرسشنامه انجام شد. یافتهها نتایج نشان داد که بین عناصر و خوشههای مدل اولویتبندی غیر بومشناختی کاربریها و فعالیتهای چندگانه جنگل، ارتباط شبکهای و وابستگی متقابل متعدد وجود داشت. رتبهبندی کاربریها با استفاده از ANP نیز نشان داد که بیشترین اولویت به ترتیب به سه فعالیت مربوط به گردشگری، شامل پیکنیک و کمپینگ، اسکی روی برف و صخرهنوردی و کمترین اولویت به ترتیب به دو کاربری مرتع و مرتعدرختدار تخصیص یافت. کاربریهای احیای پوششگیاهی، باغداری دیم، جنگل و مرتع، حفاظت محیطزیست، زراعت دیم و زراعت و جنگل به ترتیب در اولویتهای چهارم تا نهم قرار داشتند. نتیجهگیری با توجه به ارتباط شبکهای عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاستی موثر در مدیریت منطقه جنگلی مورد مطالعه، استفاده از فن ANP در اولویتبندی مناسب کاربریهای چندگانه جنگلهای زاگرس توصیه میشود.
واژههای کلیدی: فنANP
جنگلهای زاگرس
عوامل اقتصادی- اجتماعی
کاربریهای چندگانه جنگل
2018
08
23
34
50
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4191_3d3f3f856cd23da49016043b02476ccd.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
کیفیت لاشریزه و اجزای ناپایدار ماده آلی خاک در عرصههای جنگلی احیا شده ناحیه خزری
کتایون
حق وردی
فائزه السادات
طریقت
یحیی
کوچ
چکیده سابقه و هدف: کاهش مساحت جنگلهای طبیعی شمال کشور موجب شده است که احیای جنگل در این مناطق به جهت توسعه سطح جنگل و تولید چوب دارای اهمیت ویژهای باشد، بنابراین مطالعه جنگلکاریهای صورت گرفته، نقش مهم و مؤثری در ایجاد جنگلهایی با کیفیت و کمیت بهتر در آینده خواهند داشت. تودههای دستکاشت جنگلی میتوانند شاخصهای مختلف لاشبرگ و خاک را تحت تأثیر قرار دهند. تحقیقات مختلفی که در گذشته صورت پذیرفته نشان داده گونههای مختلف درختی پهنبرگ و سوزنیبرگ که در سطوح وسیع مورد جنگلکاری قرار گرفتهاند، از نظر کیفیت مواد آلی ورودی به داخل خاک دارای ویژگیهای کاملاً متفاوتی میباشند. با این وجود، نقش گونههای درختی زبانگنجشک، بلندمازو، پیسهآ و کاج سیاه بر مشخصههای لاشریزه و خاک، از منظر شاخصهای کیفی و اجزای ناپایدار ماده آلی، تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف از انجام این تحقیق مطالعه کیفیت لاشریزه و اجزای ناپایدار ماده آلی خاک در عرصههای جنگلی احیا شده ناحیه خزری بوده که اثر تودههای جنگلکاری شده زبانگنجشک (ون)، بلندمازو، پیسهآ و کاج سیاه، بر مشخصههای لایه آلی و معدنی خاک را مورد بررسی قرار میدهد. مواد و روشها: به این منظور، تودههای جنگلکاری 40 ساله گونههای زبانگنجشک، بلندمازو، پیسهآ و کاج سیاه انتخاب و از هر یک از این تودههای جنگلی، 8 نمونه لاشریزه و خاک (15× 25× 25 سانتیمتری) جمعآوری شد. نمونههای جمعآوری شده لاشریزه و خاک جهت انجام تجزیه به فضای آزمایشگاه انتقال داده شد و مشخصههای فیزیکی، شیمیایی و اجزای ناپایدار ماده آلی خاک مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاکی از آن است که بالاترین میزان نیتروژن لاشریزه (37/1 درصد) و پایینترین مقدار کربن لاشریزه (51/40 درصد)، نسبت کربن به نیتروژن لاشریزه (10/33) و ضخامت لاشریزه (05/8 سانتیمتر) به گونه درختی زبانگنجشک اختصاص دارد. مشخصههای فیزیکی وشیمیایی خاک نیز تحت تأثیر گونههای درختی مختلف تفاوتهای آماری معنیداری (بهجز جرم مخصوص ظاهری، سیلت و رس) را به نمایش گذاشتهاند. بیشترین میزان کربن آلی ذرهای (52/4 گرم بر کیلوگرم) و کربن آلی محلول (36/125 میلیگرم بر کیلوگرم) به خاک تحت پوشش کاج سیاه اختصاص داشت. گونه درختی زبانگنجشک دارای بالاترین مقادیر نیتروژن آلی ذرهای (36/0 گرم بر کیلوگرم) و نیتروژن آلی محلول (66/28 میلیگرم بر کیلوگرم) در خاک بوده و تفاوتهای آماری معنیداری مشاهده شد. میزان معدنی شدن نیتروژن در خاک تحت پوشش زبانگنجشک (97/39 میلیگرم بر کیلوگرم) و بلندمازو (40/35 میلی-گرم بر کیلوگرم) بیشتر از خاک تحت پوشش گونههای درختی پیسهآ (85/26 میلیگرم بر کیلوگرم) و کاج سیاه (53/19 میلیگرم بر کیلوگرم) بوده است. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق بیانگر بهبود مشخصههای مرتبط با کربن تحت تودههای سوزنیبرگ بوده، در حالیکه تودههای پهن-برگ شاخصهای مرتبط با نیتروژن را تقویت نمودهاند. بر اساس نتایج به دست آمده گونههای درختی پهنبرگ مورد مطالعه لاشریزههای با کیفیت بهتری تولید کردهاند که این کیفیت بالای لاشبرگها میتوانند در بهبود کیفیت خاک موثر باشند.
کیفیت لاشبرگ
مشخصه های فیزیکی و شیمیایی
مواد آلی ذرهای
مواد آلی محلول
معدنیشدن نیتروژن
2018
08
23
51
64
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4192_189c33acd5e5d4b2ec86cd3163f0c926.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
بررسی شاخصهای پایش ساختار برای گونههای چوبی جنگلهای شمال ایران
سجاد
بابایی
محمود
بیات
منوچهر
نمیرانیان
سحر
حیدری مستعلی
سابقه و هدف: ساختار جنگل به مطالعه توزیع ویژگی های درختان در اکوسیستم های جنگلی میپردازد. به طور کلی، واژه ساختار به ترکیب جوامع درختی از نظر ویژگیهای خاص تأکید میکند. پایش ساختار جنگل در درک بسیاری از مسائل در اکولوژی و مدیریت جنگل ضروری است. امروزه به منظور ارزیابی موقعیت و تنوع زیستی درختان شاخص های بسیاری توسعه یافتهاند که باعث ساده تر شدن تحلیل ساختاری جنگل شده است.بکارگیری این شاخصها در قطعات نمونهی ثابت باعث تسهیل در مطالعات دینامیک جمعیت در طی زمان میشود و امکان پایش تنوع موقعیت مکانی، ابعاد، تنوع اندازقطر و ارتفاع درختان را ممکن میسازد. هم چنین به علت کمی بودن این شاخصها و امکان مقایسه یک توده در دو زمان مختلف، این شاخص ها به عنوان ابزار مفیدی در نیل رسیدن به مدیریت پایدار جنگل میباشد. مواد و روش ها: شاخص های آمیختگی، زاویهای یکنواخت، تمایز قطر و ارتفاع از جمله مهمترین شاخصها در تحلیل ساختار مکانی جنگل در مطالعات استاتیک میباشند. که این شاخصها به علت سادگی در محاسبات و دقت بالانسبت به سایر روش ها ارجحتر میباشد. در این پژوهش، مورد آماربرداری قرار گرفت. سپس به منظور بررسی پایش ساختار گونههای چوبی جنگل (راش، بلوط، ممرز، توسکا، افراپلت، شیردار، نمدار، ملج، و خرمندی) طی دوره ده ساله، از شاخصهای زاویهی یکنواخت، آمیختگی مینگ لینگ، نزدیکترین همسایه و شاخص تمایز اندازه قطر و ارتفاع درختان استفاده شد. یافتهها: نتایج بدست آمده میانگین شاخصهای زاویهی یکنواخت، آمیختگی مینگ لینگ، نزدیکترین همسایه و شاخص تمایز اندازه قطر و ارتفاع درختان در اول دوره و انتهای دوره پایش پایش به ترتیب 552/0 و 591/0، 762/0 و 720/0، 645/5 و 35/5، 582/0 و 472/0، 598/0 و 525/0 محاسبه شد؛ که به ترتیب نشان دهنده الگوی پراکنش تصادفی متمایل به کپهای، تنوع آمیختگی مطلوب، تراکم بالا، و اختلاف متوسط و آشکاربین قطر و ارتفاع درختان مرجع نسبت به درختان همسایه میباشد. به منظور مقایسه تنوع گونهای، مکانی و اندازه قطر و ارتفاع درختان از آزمون تیجفتی استفاده شد؛ نتیجهگیری: نتایج آزمون تی جفتی نشان داد که اختلاف معناداری میان این شاخص ها قبل و بعد از دوره پایش (یعنی دوره ده ساله) وجود ندارد.همچنین نتایج حاصل از آزمون تی جفتی برای تک تک گونهها اثبات نمود، که بین شاخص تمایز قطری درخت ممرز قبل و بعد از پایش اختلاف معناداری وجود دارد. اما میان سایر گونهها قبل و بعد از پایش اختلاف معنا داری وجود نداشت. که علت آن چیرگی درختان ممرز نسبت به درختان همسایه میباشد.
پایش
تنوع گونهای
تنوع موقعیت مکانی
ساختار جنگل
2018
08
23
65
80
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4193_3bf727b890afc9271f5ac21349e42b1f.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
تحلیل مؤلفههای آمیخته بازاریابی محصولات غیرچوبی جنگلهای استان آذربایجانغربی
شیدا
محمودی
سید رستم
موسوی میرکلا
امید
حسین زاده
جواد
معتمدی
سابقه و هدف: معیشت جوامع روستایی ساکن در جنگلهای زاگرس شمالی به میزان زیادی به جنگل وابسته است. با توجه به اهمیت و ارزش اقتصادی محصولات غیر چوبی جنگل، در این تحقیق آمیخته بازاریابی محصولات غیرچوبی استان آذربایجانغربی تحلیل شد. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. مواد و روشها: بهمنظور تحلیل مؤلفههای آمیخته بازاریابی از چارچوب سوات استفاده شد. شناسایی و تأیید نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها به کمک پرسشنامه مصاحبهای انجام شد سپس پرسشنامه جامع به کمک نرمافزار Super Decision-Q تدوین شد. با توجه به موضوع و هدف این تحقیق و با توجه به عدم تشخیص روابط فیمابین، روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی تصمیمگیری (AHP) برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. از تجار فراوردههای غیرچوبی جنگل، اساتید دانشگاه و کارشناسان باتجربه به عنوان متخصص استفاده شد.. روش نمونهگیری انتخابی بوده و متخصصین در هر مرحله بر اساس سواد و تجربه انتخاب شدند. یافتهها: تحلیل پنج مؤلفه مربوط به آمیخته بازاریابی به کمک چارچوب تحلیل سوات، در مورد مؤلفههای محصول، قیمت، توزیع و ترفیع و محیط زیستی نشان داد که کیفیت منحصر به فرد محصولات در استان، واردات محصولات ارزان قیمت خارجی، امکان حملونقل با انواع وسیله نقلیه، حمایت دولت از طرحهای اشتغالزا در زمینه فرآوری و ترویج روشهای اصولی برداشت به ترتیب با وزنهای 152/0، 193/0، 226/0، 155/0 و 180/0 بهعنوان مهمترین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها مطرح هستند. مواد و روشها: بهمنظور تحلیل مؤلفههای آمیخته بازاریابی از چارچوب سوات استفاده شد. شناسایی و تأیید نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها به کمک پرسشنامه مصاحبهای انجام شد سپس پرسشنامه جامع به کمک نرمافزار Super Decision-Q تدوین شد. با توجه به موضوع و هدف این تحقیق و با توجه به عدم تشخیص روابط فیمابین، روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی تصمیمگیری (AHP) برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. از تجار فراوردههای غیرچوبی جنگل، اساتید دانشگاه و کارشناسان باتجربه به عنوان متخصص استفاده شد.. روش نمونهگیری انتخابی بوده و متخصصین در هر مرحله بر اساس سواد و تجربه انتخاب شدند. یافتهها: تحلیل پنج مؤلفه مربوط به آمیخته بازاریابی به کمک چارچوب تحلیل سوات، در مورد مؤلفههای محصول، قیمت، توزیع و ترفیع و محیط زیستی نشان داد که کیفیت منحصر به فرد محصولات در استان، واردات محصولات ارزان قیمت خارجی، امکان حملونقل با انواع وسیله نقلیه، حمایت دولت از طرحهای اشتغالزا در زمینه فرآوری و ترویج روشهای اصولی برداشت به ترتیب با وزنهای 152/0، 193/0، 226/0، 155/0 و 180/0 بهعنوان مهمترین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها مطرح هستند..
محصولات غیرچوبی
آمیخته بازاریابی
جنگل
آذربایجانغربی
2018
09
11
81
96
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4194_0c437373c2eafe361f06493d70a81867.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
برآورد زی توده چوبی اندام های هوایی کلن های صنوبر با استفاده از روابط آلومتریک
محسن
یوسفوند مفرد
جواد
سوسنی
رضا
اخوان
کامبیز
ابراری واجاری
ایمان
سپهوند
فزهاد
جهانپور
سابقه و هدف: اندازهگیری زیتوده درختی، یک شاخص بسیار مهم برای ارزشگذاری فرآیندهای اقتصادی و بوم-شناختی، جنگل محسوب میشود. یکی از مدلهای سنتی در تخمین زیتوده درختان استفاده از روابط آلومتریک است. هدف از این پژوهش استخراج روابط آلومتریک برای برآورد زیتوده کلنهای صنوبر دستکاشت در منطقه باغ فلاحت شهرستان خرم آباد میباشد. مواد و روشها: ابتدا مشخصات کمی درختان از جمله ارتفاع، قطر برابر سینه و قطر تاج اندازه گیری شد. سپس نمونه-برداری از درختان به روش بلوکی- تصادفی انجام و مجموعا 50 اصله درخت قطع گردید. پس از استحصال سرشاخهها و تنهها یک دیسک از تنه و تاج درخت به ضخامت 5-3 سانتیمتر جدا و همزمان در عرصه توزین گردید. نمونههای مورد نظر به آزمایشگاه منتقل و در دمای 105 درجه سانتیگراد دستگاه آون، به مدت 24 ساعت قرار داده شدند. با استفاده از نسبت وزن خشک به وزن تر نمونهها، وزن خشک تاج، تنه و در نهایت زیتوده خشبی روی زمین محاسبه شد. یافتهها: نتایج بررسی مدلهای رگرسیونی نشان داد که متغیر مستقل قطر برابرسینه، برای زیتوده خشک کل درخت و تاج، مدلها و روابط بهتری تولید کرد، این در حالی است که در زیتوده خشک تنه، متغیر ارتفاع درخت برازش بهتری داشت. برای اعتبار سنجی دادهها نیز برای هر مدل، مقدار درصد مجذور میانگین مربعات خطا بدست آمد. کمترین مقدار این آماره، برای مدل درجه2 برحسب متغیر مستقل قطر برابر سینه بود (RMSE%=9/43،ME%=4/2 ، R2=0/81). نتیجهگیری: نتایج نشان داد که در مقایسه بین مدلهای رگرسیونی خطی، توانی، نمایی و درجه 2، با توجه به زیاد بودن مقدار ضریب تبیین در مدل درجه2 بر مبنای قطر در ارتفاع برابر سینه، نسبت به سایر مدلها برای برآورد زیتوده کلن-های صنوبر، این مدل امکان تبیین روابط آلومتریک مناسبتری برای این کلنها را فراهم کرد. یافتهها: نتایج بررسی مدلهای رگرسیونی نشان داد که متغیر مستقل قطر برابرسینه، برای زیتوده خشک کل درخت و تاج، مدلها و روابط بهتری تولید کرد، این در حالی است که در زیتوده خشک تنه، متغیر ارتفاع درخت برازش بهتری داشت. برای اعتبار سنجی دادهها نیز برای هر مدل، مقدار درصد مجذور میانگین مربعات خطا بدست آمد. کمترین مقدار این آماره، برای مدل درجه2 برحسب متغیر مستقل قطر برابر سینه بود (RMSE%=9/43،ME%=4/2 ، R2=0/81).نتیجهگیری: نتایج نشان داد که در مقایسه بین مدلهای رگرسیونی خطی، توانی، نمایی و درجه 2، با توجه به زیاد بودن مقدار ضریب تبیین در مدل درجه2 بر مبنای قطر در ارتفاع برابر سینه، نسبت به سایر مدلها برای برآورد زیتوده کلن-های صنوبر، این مدل امکان تبیین روابط آلومتریک مناسبتری برای این کلنها را فراهم کرد. یافتهها: نتایج بررسی مدلهای رگرسیونی نشان داد که متغیر مستقل قطر برابرسینه، برای زیتوده خشک کل درخت و تاج، مدلها و روابط بهتری تولید کرد، این در حالی است که در زیتوده خشک تنه، متغیر ارتفاع درخت برازش بهتری داشت. برای اعتبار سنجی دادهها نیز برای هر مدل، مقدار درصد مجذور میانگین مربعات خطا بدست آمد. کمترین مقدار این آماره، برای مدل درجه2 برحسب متغیر مستقل قطر برابر سینه بود (RMSE%=9/43،ME%=4/2 ، R2=0/81).برای مدل درجه2 برحسب متغیر مستقل قطر برابر سینه بود (RMSE%=9/43،ME%=4/2 ، R2=0/81).
خرم آباد
روابط آلومتریک
زی توده
صنوبر
2018
08
23
97
108
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4195_326c4c40422eacafd700e4b14a6c0882.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
بررسی امکان تولید نهال درختچههای پیچیلوک (Leptadeniapyrotechnica)، گیشدر (Periploca aphyla) و بنگلا (Vitex agnous- castus)
محمد امین
سلطانی پور
بررسی امکان تولید نهال درختچههای پیچیلوک (Leptadenia pyrotechnica)، گیشدر (Periploca aphyla) و بنگلا (Vitex agnous- castus) چکیده سابقه و هدف: استفاده از گونههای گیاهی بومی در برنامه جنگلکاریها و فضای سبز شهری با توجه به سازگاری و نیاز آبی کم آنها بسیار ضروری به نظر میرسد. گونههای درختچهای پیچیلوک (Leptadenia pyrotechnica)، گیشدر (Periploca aphyla) و بنگلا (Vitex agnous-castus) از گونههای بومی استان هرمزگان هستند که نه تنها دارای منظری بسیار زیبا هستند بلکه با شرایط خشکی و کم آبی منطقه کاملا سازگار هستند. بنابراین، این تحقیق با هدف بررسی امکان تولید نهال درختچههای پیچیلوک (Leptadenia pyrotechnica)، گیشدر (Periploca aphyla) و بنگلا (Vitex agnous-castus) در سال 1394 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی هرمزگان انجام شد. مواد و روشها: تولید نهال به دو روش تکثیر از طریق کاشت بذر و قلمهزنی انجام شد. تیمارهای پیشرویشی تکثیر از طریق بذر شامل قرار گرفتن بذور در اسید سولفوریک به مدت 3 دقیقه، اسید سولفوریک به مدت 6 دقیقه، اسید سولفوریک به مدت 9 دقیقه، آب جوش به مدت 24 ساعت، آب جوش به مدت 48 ساعت، آب جوش به مدت 72 ساعت، خراشدهی با ماسه و خیساندن در آب معمولی (شاهد) و تیمار پیشرویشی تکثیر از طریق قلمه، استفاده از هورمون NBAبود. یافتهها: نتایج نشان داد بهترین تیمار برای سبز شدن بذور گونههای پیچیلوک (Leptadenia pyrotechnica) و گیشدر (Periploca aphyla) تیمار آب جوش 72 ساعت است که 100 درصد جوانهزنی داشتند. بالاترین درصد جوانهزنی بذور گونه بنگلا (Vitex agnous-castus) در تیمار خراشدهی با 20 درصد بود. بررسی تولید نهال گونهها از طریق قلمه نشان داد که گونههای بنگلا (Vitex agnous-castus) و پیچیلوک (Leptadenia pyrotechnica) به هورمون نسبت به شاهد پاسخ بهتری دادند و 100 درصد قلمهها از طریق هورمون سبز شدند. ضمن آنکه گونه گیشدر از طریقه قلمه اصلا تکثیر نشد. نتیجهگیری: برای تولید نهال گونه بنگلا (Vitexagnous-castus) میتوان از قلمه استفاده نمود ولی دو گونه پیچیلوک (Leptadenia pyrotechnica) و گیشدر (Periploca aphyla) را از طریق بذر و با تیمار آب جوش 72 ساعت میتوان تکثیر کرد. البته برای گیشدر (Periploca aphyla) هم قلمه و هم بذر مناسب است ولی برای تکثیر در سطح وسیع طبیعی است که بذر اقتصادیتر و آسانتر است. با توجه به اینکه هر سه گونه انتخاب شده بومی استان هرمزگان میباشند و نیز با توجه به محدوده پراکنش و دامنه ارتفاعی حضور هر سه گونه، لذا محدودیتی برای استفاده در برنامههای جنگلکاری و فضای سبز شهری شهرستان بندرعباس از لحاظ اقلیمی و اکولوژیکی برای هر سه گونه مورد مطالعه وجود ندارد. واژههای کلیدی: استان هرمزگان، بنگلا، پیچیلوک، تکثیر، گیشدر.
استان هرمزگان
بنگلا
پیچیلوک
تکثیر
گیشدر
2018
08
23
109
122
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4196_be657f145170233b1a97d33e6d109cda.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
تعیین معیارهای موثر بر وقوع آتشسوزی جنگل با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: استان گلستان)
سجاد
عالی محمودی سراب
جهانگیر
فقهی
صفرقلی
خواجه
در پیشگیری از آتشسوزیها و کاهش اثرات آنها، مدیریت آتشسوزی جنگل نقش بسیار بزرگی دارد. این تحقیق با هدف تعیین معیارهای موثر بر وقوع آتش سوزی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و شبکه عصبی مصنوعی در عرصههای منابع طبیعی چهار شهرستان از استان گلستان انجام شد. جهت تعیین میزان تاثیر هر پارامتر در رخداد آتشسوزی تعداد 37 نمونه از مناطق آتشسوزی و 37 نمونه از سایر مناطق بهصورت تصادفی انتخاب شد تا در تجزیه و تحلیلهای روش MLP استفاده شوند. برای تهیه شبکه بین معیارهای استفاده شده و وقوع آتش سوزی از شبکهای با تابع هیپربولیک استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان بارندگی و فاصله از جاده بیشترین نقش را در وقوع آتشسوزی ایفا میکنند. در مرحله آموزش نتایج اعتبار سنجی نشان داد بهترین شبکه در اجرای 4 و تکرار 450 بهترین شبکه با میزان میانگین مربعات خطای نهایی برابر 0038/0 بدست آمد. همچنین حدود 95 درصد دادههای آتشسوزیهای بوقوع پیوسته و 84 درصد از دادههای غیرآتش سوزی به درستی طبقهبندی شدند. در نهایت براساس وزنهای بدست آمده برای هر معیار و با استفاده از نقشههای معیارهای مورد استفاده، نقشه پتانسل خطر وقوع آتش سوزی برای منطقه مورد مطالعه بدست آمد. نتایج نشان داد که الگوریتم پرسپترون چندلایه و تابع هاپربولیک در ایجاد ارتباط بین دادههای مورد استفاده و وقوع آتشسوزی کارا بوده و شبکه، مدلی با 2 لایه مخفی و 12 نرون بهترین صحت را نشان داد و همچنین میزان ضریب همبستگی 80/0 بود.
کلمات کلیدی: استان گلستان
پتانسیل آتشسوزی
شبکه عصبی مصنوعی
سیستم اطلاعات جغرافیایی
2018
08
23
110
136
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4197_55490ea1055fdaf77d45c1aad573ee35.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
تاثیر نوع استات سلولز بر ویژگیهای غشای تولیدشده از آن بهمنظور اولترافیلتراسیون آب سفید خط تولید دستمال کاغذی
رحیم
یدالهی
محمدرضا
دهقانی فیروزآبادی
حسین
مهدوی
احمدرضا
سرائیان
چکیده سابقه و هدف هدف از این تحقیق، تهیه و بررسی ویژگیهای غشای استات سلولز تهیهشده از سه نوع آلفاسلولز، برای اولترافیلتراسیون آب سفید خط تولید دستمال کاغذی میباشد.. بر اساس نتایج تحقیقات قبلی، غشاهای اولترافیلتراسیون 100% از کل مواد جامد و 10 الی 20% از COD آب سفید را کاهش میدهد. در تحقیق دیگری بر روی نانوفیلتراسیون محلول غلیظ حاصل از اولترافیلتراسیون آب سفید کارخانه بازیافت کاغذ (با COD برابر mg/l 12800-9800) با استفاده از غشای NTR-7450، COD در حدود 75-68% کاهش یافت. مواد و روشها سه نوع استات سلولز از سه منبع سلولزی متفاوت (خمیر کاغذ کرافت و SEW چوب استبرق، خمیر کاغذ سودای لینتر پنبه) برای تهیه غشا مورد استفاده قرار گرفت. غشاهای استات سلولز با استفاده از روش وارونگی فاز از هر سه نوع استات سلولز تهیه شدند. برای بررسی ویژگیهای غشا شامل تعیین میزان شارآب خالص، تخلخل، تصفیه آب سفید و میزان انسداد منافذ آن از سلول بسته تحت فشار 1 تا bar 5 استفاده گردید. نمونه آب سفید قبل و بعد از اولترافیلتراسیون بر اساس استاندارد آزمایش آب و پساب (1998) آنالیز شد و عکسهای SEM از غشاهای تهیه شده قبل و بعد از اولترافیلتراسیون آب سفید گرفته شد. یافتهها استات سلولز خمیر کاغذ کرافت استبرق و خمیر کاغذ سودای لینتر پنبه بهعلت داشتن درجه استخلاف و کریستالیته کمتر، خلل و فرج و جذب آب بیشتری در غشای حاصل از آنها ایجاد کرد که میتواند ناشی از آبدوستی بیشتر این دو نوع استات سلولز باشد. در مقابل استات سلولز حاصل از خمیر کاغذ SEW استبرق به دلیل داشتن درجه استخلاف و کریستالیته بیشتر، غشای حاصل از آن جذب آب و خلل و فرج کمتری داشت و شار آب خالص آن در محدوده اولترافیلتراسیون واقع شد. تصاویر SEM از مقاطع عرضی غشا نشان داد که اندازه منافذ تعیین شده با استفاده از مقدار جذب آب و شار آب خالص، بزرگتر از منافذ بهدست آمده از تصاویر SEM است که ناشی از وجود حفرههای بزرگ در ضخامت غشا بود. نتایج حاصل از تصفیه اولترافیلتراسیون آب سفید ماشین ساخت دستمال کاغذی بعد از شناورسازهای با هوای محلول (DAF)، با استفاده از غشای حاصل از استات سلولز خمیر کاغذ SEW استبرق (SM5)، نشان داد که این غشا در حذف آلودگی کاملا کارآمد بوده است، زیرا شاخصهای BOD، COD، TS و کدورت بهترتیب 3/72، 8/79، 8/99 و 1/98 درصد کاهش یافتند. نتیجهگیری نوع استات سلولز بهلحاظ درجه استخلاف و کریستالیته بر ویژگیهای غشا تاثیر قابل توجهی داشته است بهطوری که استات سلولز خمیر کاغذ SEW که درجه استخلاف و کریستالیته بیشتری داشته است منجر به غشای اولترافیلتراسیون همگنتر و با منافذ ریزتر و مقدار جذب آب کمتر نسبت به غشای استات سلولز خمیر کاغذ کرافت استبرق و سودای لینتر پنبه شده است. نتایج حاصل از اولترافیلتراسیون آب سفید کارخانه تولید دستمال کاغذی با غشای استات سلولز SM5 نشان داد که حذف آلایندهها از آب سفید بهطور قابل ملاحظهای صورت گرفته است.
استات سلولز
درجه استخلاف
شار آب خالص
اولترافیلتراسیون
آلودگی
2018
08
23
137
152
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4198_5b11410c9e54a7b057dad20b39495661.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
تأثیر مقادیر گوناگون آبیاری بر ویژگیهای آناتومی چوب و بیومتری الیافِ دو گونهی برتر صنوبر
رضا
اولادی
لیلا
حیدری
رضا
باقری
کامبیز
پورطهماسی
سابقه و هدف: کمبود چوب خام، یکی از بزرگترین دشواریهای صنعت چوب و کاغذ کشور است. با توجه به وضع قوانین محدود کنندهی قطع درختان جنگلی، توجه بیشتر به پرورش چوب بهعنوان شیوهای جایگزین برای تامین مواد اولیهی صنایع، ضروری بهنظر میرسد. از سوی دیگر، محدودیت منابع آبی در کشور و نیاز قابل ملاحظهی صنوبرکاری به منابع آبی باعث شده که معرفی گونهها یا ارقامی از صنوبر که ضمن تولید و بازدهی مناسب، نیاز آبی کمتری داشته و از بردباری بهتری برخوردار باشند، مورد توجه قرارگیرد. با این حال، در پژوهشهای اینچنینی، تمرکز تنها بر زندهمانی و یا حجم تولید بوده و کیفیت چوب مورد توجه قرار نگرفته است. در یکی از این پژوهشها که در ایستگاه تحقیقاتی البرز (وابسته به موسسهی تحقیقات جنگلها و مراتع کشور) انجام شده، چندین کلن/گونهی مختلف صنوبر به مدت بیش از شش سال تحت رژیمهای مختلف آبیاری (4روزه ، 8 روزه و 12روزه) قرارگرفتهاند و نتایج حاصله نشان داد که زندهمانی و رشد قطری و طولی صنوبرها در دو تیمار 4 و 8 روزه تفاوت معنیداری وجود ندارد. با این حال، تاثیر احتمالی این دو بازهی آبیاری بر کیفیت چوب نانشاخته بود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی تاثیر میزان آبیاری 4 روزه و 8 روزه بر ویژگیهای آناتومی چوب و بیومتری الیافِ دو گونهی برتر صنوبر میباشد. علاوه براین، این پژوهش تلاش دارد از منظر کیفیت چوب، رژیم آبیاری بهینه را برای دو گونهی صنوبر معرفی نموده و از نظر فیزیولوژی ارتباط بین آبیاری و کیفیت چوب را تفسیر نماید. مواد و روشها: برای انجام پژوهش، با مشورت مجری طرح در ایستگاه تحقیقاتی البرز، دو گونهی برتر صنوبر (اورامریکن و تبریزی) و از هر رژیم آبیاری، سه درخت برای بررسی انتخاب شدند. با استفاده از مته رویش سنج، مغزیهایی از پوست تا مغزِ هر درخت استخراج شده و در آزمایشگاه، ویژگیهای آناتومی چوب و الیاف پنج حلقهی آخر نمونهها شامل پهنایحلقهی رویشی، اندازه و طول آوندها، طول، قطر و ضخامت دیوارهی فیبرها اندازهگیری شدند. یافتهها و نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که اثر مستقلِ طول دورهی آبیاری بر روی پهنای حلقهی رویش، طول و پهنای آوند و ضخامت دیوارهی فیبر معنیدار بوده ولی رژیم آبیاری روی طول و پهنای فیبر اثر معنیداری نگذاشته است. در مورد هر دو گونه، افزایش بازهی آبیاری از 4 روز به 8 روز باعث کاهش سرعت رشد و در نتیجه کاهش پهنای حلقه رویش شد. نوع گونه نیز روی شدت کاهش رشد موثر بود؛ بهنحوی که گونهی تبریزی حساسیت کمتری نسبت به رژیم آبیاری نشان داد و کاهش بازهی آبیاری در آن تاثیر اندکی روی کاهش پهنای حلقه رویش گذاشت. درمجموع میتوان نتیجهگیری کرد که در مورد گونهی اورامریکن، اگر ویژگیهای آناتومی چوب مدنظر باشد آبیاری 8 روزه تفاوت چندانی با آبیاری 4 روزه ندارد و حتی درمورد برخی ویژگیها (مانند طول الیاف)، آبیاری 8 روزه نتیجه بهتری نیز حاصل آورده است. بنابراین برای صرفهجویی در مصرف آب، آبیاری 8 روزه به جای آبیاری 4 روزه توصیه میشود. در مورد گونهی تبریزی هم این گزاره کمابیش صادق است؛ چراکه بهنظرنمیرسد کاهش طول الیاف این گونه به حدی باشد که افزایش 4 روزهی بازهی آبیاری را توجیه کند. همچنین در این پژوهش نشان داده شد که رشد قطری و طول الیاف صنوبر (بهعنوان دو ویژگی مهم کاربردی) متأثر از مؤلفههای متفاوتی بوده و با مدیریت درست و شناخت مؤلفههای تاثیرگذار، میتوان همزمان سرعت رشد و طول الیاف را در این گونه افزایش داد.
صنوبر
آبیاری
طول الیاف
پهنای حلقه رویش
ویژگیهای آوندی
2018
08
23
153
164
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4199_379ce40fbd5d7f40c4533729820fe92d.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
مطالعه ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی تخته خرده ساخته شده از خرده چوب صنعتی – پودر تایر بازیافتی
مظاهر
عباسی
وحید
وزیری
فرشید
فرجی
هدایت الله
امینیان
سابقه و هدف: افزایش جمعیت و سهم سرانه مصرف چوب و لزوم کاهش برداشت چوب از جنگلهای طبیعی، نیاز به تأمین چوب از طریق استفاده از مواد جایگزین را اجتنابناپذیر نموده است. در سالهای اخیر، توجه زیادی به تولید محصولات از مواد بازیافت شده صورت گرفته است. از میان مواد بازیافتی، تایرهای بازیافتی یک نگرانی جدی هستند؛ زیرا مقدار آن به خاطر افزایش تقاضا و طول عمر کوتاه در حال افزایش بوده و بنابراین لازم است که روشهایی برای بازیابی تایر بازیافتی توسعه پیدا کند. یکی از راه حل های موثر برای بازیابی تایر بازیافتی میتواند استفاده از آن به منظور تولید کامپوزیتهای بر پایه چوب – تایر باشد. در این تحقیق، خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده چوب ساخته شده از تایر بازیافتی و خرده چوب صنعتی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: در این تحقیق نسبت وزنی پودر تایر بازیافتی به خرده چوب در پنج سطح (0/100، 10/90، 20/80، 30/70، 40/60) به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب گردید. خردهچوب صنعتی از شرکت صنعت چوب شمال تهیه شد. از رزین اوره فرم آلدهید به میزان 10 درصد وزن خشک ماده اولیه و از کلرید آمونیوم به عنوان هاردنر به میزان 2 درصد وزن خشک رزین استفاده شد. پس از فرآیند مخلوط کردن مواد اولیه با یکدیگر، کیک خرده چوب در دمای 170 درجه سانتیگراد به مدت زمان 5 دقیقه تحت پرس گرم قرار گرفت. برای انجام آزمونهای فیزیکی و مکانیکی از استانداردهای EN استفاده شد. همچنین برای نحوه پراکنش ذرات تایر بازیافتی در تخته خرده چوب از میکروسکوپ الکترونی پویشی استفاده گردید. خصوصیات فیزیکی و مکانیکی تختهها با استفاده از آنالیز واریانس در سطح اطمینان 5 درصد مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که با افزایش تایر بازیافتی، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی تختهها کاهش یافت. اگرچه با ذوب شدن تایر، احتمال افزایش چسبندگی بین تایر و چوب وجود داشت اما این عمل در دمای استفاده شده در این تحقیق روی نداد. زیرا ذرات تایر بازیافتی در دمای بیشتر از 170 درجه سانتیگراد ذوب میشود. در تصاویر میکروسکوپ الکترونی به وضوح مشخص است که ذرات تایر در دمای پرس ذوب نشده و هیچ گونه اتصالی با خرده چوب برقرار نشده است. میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت بعد از 2 و 24 ساعت غوطهوری در آب تخته خرده چوبها با افزایش میزان تایر بازیافتی یک روند کاهشی را نشان دادند، به طوری که بیشترین مقدار آن مربوط به عدم استفاده از تایر بازیافتی و کمترین میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت مربوط به تختههای دارای 40 درصد تایر بازیافتی بود. نتیجهگیری: نتایج نشان داد، قابلیت به کارگیری تختههای دارای 20 درصد تایر بازیافتی برای تختههای با اهداف عمومی (نجاری) و تختههای دارای 10 درصد تایر بازیافتی برای لوازم داخلی (مبلمان) به منظور استفاده در شرایط خشک وجود دارد.
پودر تایر بازیافتی
خرده چوب صنعتی
میکروسکوپ الکترونی پویشی
خواص فیزیکی و مکانیکی
2018
08
23
165
176
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4200_2d767eecddde3edbc705e43951f25836.pdf
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2077
1397
25
2
اثر آلوم و کیتوزان بر ساختار آب سفید خروجی از توری ماشین کاغذ و ویژگیهای کاغذ
نورالدین
نظرنژاد
مینا
متانی
قاسم
اسدپور اتوئی
سابقه و هدف: پساب خروجی از واحدهای کاغذسازی دارای مقادیر بالایی از COD، مواد معلق جامد، رنگ و کدورت است. این آلایندهها اثرات زیست محیطی شدیدی درپی دارند. همچنین در ساختار لجن حجم بالایی از آب وجود دارد. بنابراین نیاز به آبگیری لجن از ماموریتهای اصلی تصفیه بهینه لجن محسوب میشود. فواید لختهسازی پلیمری در مقایسه با منعقدسازی، توانایی آنها در تولید فلاکهای وسیع، فشرده و متراکم، با قدرت تهنشینی خوب، و وابستگی کمتر آنها بهpH میباشد. همچنین جذب مقادیر زیاد آلومینیوم در بدن انسان اثرات خطرناکی ایجاد میکند. لذا استفاده از ترکیبات طبیعی در آماده سازی لجن جهت انعقاد و لختهسازی رو به افزایش است. همچنین کارخانههای کاغذسازی به علت مصرف حجم زیادی از آب به سمت سیستمهای بسته گرایش یافتهاند اما انباشتگی ذرات جامد در آب سفید در گردش یکی از محدودیتهای این سیستمهای بسته میباشد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بکارگیری آلوم و کیتوزان به عنوان افزودنی پایانه تر، ضمن کاهش مواد جامد آب سفید در گردش، خواص مقاومتی خمیرکاغذ NSSC نیز افزایش یابد. از آنجایی که آمادهسازی لجن با ترکیبات طبیعی از ارجعیت زیست محیطی بالاتری نسبت به ترکیب شیمیایی برخوردار است، در این تحقیق به بررسی کارایی کیتوزان در مقایسه و در ترکیب با آلوم پرداختهشد. مواد و روشها: خمیرکاغذ NSSC از کارخانه چوب و کاغذ مازندران با درجهروانی 10 ± 400 میلیلیتر((CSF تهیه شد. خشکی خمیرکاغذ در مقدار 3 درصد تنظیم شد و بعد از باز شدن الیاف در دستگاه الیاف باز کن،pH هر نمونه خمیرکاغذ به مقدار 7 تنظیم شد. سپس سوسپانسیون کاغذسازی با آلوم (سطوح مصرف 1 و 5/1 درصد)، کیتوزان (سطوح مصرف 8/0و 1 درصد) و آلوم کیتوزان (به ترتیب در دو سطح 1-8/0درصد و 5/1-1درصد ) تیمار شده و کاغذهای مربوطه ساخته شد. در نهایت خواص مقاومتی کاغذ دستساز و خواص آبسفید حاصل از کاغذسازی نیز اندازهگیری شد. یافتهها: نتایج نشان داد بهترین تیمار برای کاهش رنگ آبسفید، تیمار کیتوزان 1 درصد و برای CODو کدورت، آلوم-کیتوزان 5/1-1درصد میباشد که به ترتیب به میزان 24، 77 و 76درصد کاهش داشتهاند. همچنین خواص مقاومتی ترکیدن، کشش و پارگی، تیمار کیتوزان 1 درصد به ترتیب با 10، 16 و 25 درصد افزایش نسبت به نمونه شاهد بهترین مقاومتها را داشته است. در حالیکه نتایج آزمون لهیدگی حلقه و مقاومت کنگرهای نمونههای تیمار شده با آلوم-کیتوزان 5/1-1درصد به ترتیب با 41 و 23 درصد افزایش نسبت به شاهد از تیمارهای دیگر بهتر بوده است. نتیجهگیری: کیتوزان به ترتیب بیشترین اثر را بر COD ، کدورت و رنگ داشته است در حالیکه تیمار آلوم-کیتوزان تأثیر چشمگیری بر کدورت و COD داشتهاست. همچنین خواص مقاومتی کاغذ دست ساز ساخته شده با تیمار کیتوزان 1 درصد و تیمار آلوم-کیتوزان 1-8/0 درصد، نسبت به تیمار آلوم-کیتوزان 5/1-1 درصد و کیتوزان 8/0درصد، بهتر میباشد. نتایج آزمون لهیدگی حلقه و مقاومت به کنگرهای نمونههای تیمار شده با آلوم- کیتوزان 5/1-1 درصد و کیتوزان 8/0درصد، بهتر از تیمارهای دیگر بوده است.
COD
رنگ آبسفید
کدورت
کیتوزان
مقاومت مکانیکی
2018
08
23
177
192
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4201_209bf90460ff501c6f10fe4de57e64d2.pdf