دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
تاثیر آنزیم استراز بر کاهش مواد استخراجی عامل ایجاد قیر در خمیر کاغذ شیمیایی- مکانیکی (CMP) رنگبری شده و رنگبری نشده
1
18
FA
محمد هادی
آریائی منفرد
0000-0002-7936-9059
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، دانشکده مهندسی چوب و کاغذ
hadiaryaie@gmail.com
حسین
رسالتی
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
hnresalati@yahoo.com
رضا
دشتبانی خضری
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
rezadashtbani.68@gmail.com
علی اصغر
تاتاری
0000-0002-6211-2994
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
asghar.tatari2007@yahoo.com
محمد
قلی نژاد
دانشگاه گلستان
alkan_1366@yahoo.com
10.22069/jwfst.2017.11371.1600
سابقه و هدف: یکی از مشکلات متداول در فرآیند کاغذسازی، وجود ترکیبات و فرآوردههای جانبی ناخواسته از قبیل قیر، مواد چسبناک و آلودگیهای خارجی در کاغذ میباشد، که هر یک از این مواد ممکن است از منابع مختلفی بهوجود آیند. وجود مواد آبگریز مانند مومها، چربیها، اسیدهای چرب، اسیدهای رزینی، هیدرو کربن ها و ... در چوب بهعنوان ماده اولیه برای خمیرسازی عامل چنین مشکلاتی میباشد. قیر واژهای است که در ضمن فرآیند کاغذسازی بهوجود میآید و میتواند مشکلات قابل توجهی را به همراه داشته باشد. عمدهترین تاثیرات مخرب قیرها شامل مسدود شدن نمد آبگیری و چسبیدن به توری یا سیلندرهای خشک کن است که در نهایت موجب توقفهای مکرر در ماشین کاغذ و یا لکههای چسبناک در محصول نهایی شود. امروزه نیز برخی از مواد برای رفع این مشکلات در مقیاس صنعتی مورد استفاده قرار گرفته است.<br /> مواد و روشها: در این پژوهش، ابتدا خمیر CMP رنگبری نشده و رنگبری شده توسط سه حلال تولوئن، اتانول و دی کلرو متان استخراج شده و ترکیبات استخراجی موجود در آن به لحاظ کمی و کیفیاندازه گیری شد. در مرحله بعد این خمیر توسط 2/0 واحد آنزیم استراز به ازاء هر گرم خمیر در محیط آبی (H2O) و 8 درصد خشکی و دمای 50 درجه سانتیگراد به مدت 45 دقیقه همراه با عمل همزدن مکانیکی تیمار شد. تیمار آنزیمی برای هر یک از خمیرهای رنگبریشده و رنگبرینشده بهصورت جداگانه انجام شد و سپس تاثیرات ایجاد شده در خمیرها با استفاده از کروماتوگرافی گازی/ طیف سنجی جرمی (GC/MS)، مورد بررسی قرار گرفتند.<br /> یافتهها: بهطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که در تیمار استفاده شده با حلال اتانول، فرآیند رنگبری سبب افزایش مقدار آلکانها، مشتقات 1و2 بنزن دیکربوکسیلیک اسید، الکلها، ترکیبات سیلیسدار و به مقدار جزئی آلدهیدها شده و همچنین کاهش استر اسیدهای چرب، مشتقات فنولی و کتونها را در پی داشته است. روند فوق در حضور آنزیم نیز وجود دارد، با این استثنا که کتونها مشاهده نشدهاند و ترکیبات سیلیسیمدار و اسیدهای چرب افزایش داشتهاند. افزایش ترکیبات سیلیسدار بهخاطر سه ترکیب حاصل از آنزیم است. در تیمار استفادهشده با حلال دیکلرومتان، رنگبری موجب افزایش آلکانها، کتونها و ترکیبات سیلیسدار و کاهش اسیدهای چرب، استر اسیدهای چرب، مشتقات 1و2 بنزن دیکربوکسیلیک اسید، آلکنها، آلدهیدها و مشتقات فنولی شده است. روند فوق برای حضور آنزیم نیز وجود دارد به استثنای آلدهیدها، الکلها، مشتقات فنولی، کتونها و آمیدها که در هیچ کدام از دو خمیر مشاهده نشده-اند که نشان از تخریب آنها دارد. در تیمار استفادهشده با حلال تولوئن، اثر رنگبری به صورت افزایش هالوآلکانها، استر اسیدهای چرب، مشتقات 1و2 بنزن دیکربوکسیلیک اسید و آلدهیدها و کاهش مقدار آلکانها و مشتقات فنولی مشاهده شده است. در اثر استفاده از آنزیم در این حلال و در خمیر رنگبرینشده، مقادیر بیشتری از مشتقات 1و2 بنزن دیکربوکسیلیک اسید، آلدهید و الکل وجود دارد.<br /> نتیجهگیری: باتوجه به نتایج بهدست آمده از تاثیرتیمار آنزیمی بر خمیر CMP به کمک ستگاه GC/MS، میتوان اذعان داشت که آنزیم استراز عملکرد قابل توجهی در تغییر ترکیبات شیمیایی استخراج شده با حلالهای مورد استفاده داشته است.<br /> عمده ترکیبات فرار قیر در غیاب آنزیم و با حلال اتانول و تولوئن، مشتقات 1و2 بنزن دیکربوکسیلیک اسید هستند. در حضور آنزیم و در حلال اتانول نیز این ترکیبات عمده بودند. در حضور آنزیم و در حلال تولوئن، آلدهیدها بیشترین درصد نسبی را دارا هستند. آلکانها، در خمیر رنگبریشده و در حلال دیکلرومتان شاخص بودند. نتایج نشان داد در تیمار استفاده شده با حلال اتانول، فرآیند رنگبری سبب افزایش مقدار آلکانها، مشتقات 1و2 بنزن دیکربوکسیلیک اسید، الکلها، ترکیبات سیلیسدار و به مقدار جزئی آلدهیدها شده و همچنین کاهش استر اسیدهای چرب، مشتقات فنولی و کتونها را در پی داشته است.
آنزیم استراز,خمیر کاغذ شیمیایی- مکانیکی,قیر,طیف سنجی جرمی,کروماتوگرافی گازی
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4089.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4089_d808e98306be91d23356ccd460bfe43a.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
بررسی عملکرد رس و نانورس در کاغذهای بهداشتی ازنظر ویژگی های ضدباکتریایی، فیزیکی و مکانیکی
19
38
FA
الیاس
افرا
0000-0002-2652-0253
هیئت علمی
elyasafra@yahoo.com
محمدرضا
ملک
0000-0003-0062-8933
دانشگاه علوم کشتاورزی و منابع طبیعی گرگان
afra@gau.ac.ir
10.22069/jwfst.2018.10560.1551
سابقه و هدف: عفونت های مجاری ادراری از شایع ترین بیماری های عفونی هستند. عفونت های دستگاه ادراری توسط گروهی از میکروارگانیسم های بیماری زا نظیر باکتری های اشرشیاکولای، استافیلوکوکوس و ساپروفیتیکوس در دستگاه ادراری ایجاد میشود. زمانی که باکتریها از طریق مجرای ادرار وارد این سیستم شده و در مثانه تکثیر می شوند این عفونت بروز میکند. سالانه افراد زیادی برای درمان به درمانگاه ها و بیمارستان ها مراجعه میکنند و هزینههای زیادی صرف درمان این عفونتها میشود. پیشگیری از بروز این قبیل بیماری ها میتواند از پرداخت هزینههای بالا درمان آنها جلوگیری نماید. استفاده از کاغذهای بهداشتی نظیر دستمال توالت و نواربهداشتی با خواص ضدمیکروب میتوانند با حذف پیوسته میکروبها و ایجاد محیطی عاری از میکروب روشی مناسب برای پیشگیری از بروز این بیماریها باشد. رس بهعنوان یک ماده طبیعی با سابقه کاربرد در درمان بیماریها میتواند گزینهای مناسب برای این منظور باشد.<br /> مواد و روشها: از آنجا که انتظار میرود رس بواسطه بار منفی خود سبب ایجاد خواص ضدمیکروبی میشود، در این پژوهش، علاوه بر رس، نانورس نیز بهعنوان یک عامل ضدمیکروب در ساختار کاغذ مورد استفاده قرار گرفت. این مواد بهصورت یک لایه پوششی در غلظتهای 1، 3 و 4 % وزنی همراه با نشاسته کاتیونی بهعنوان عامل کمک نگهدارنده مورد استفاده قرار گرفتند. خواص ضدمیکروبی روی دو باکتری اشرشیاکولای و باسیلوس سوبتیلیس بررسی شد. خصوصیات فیزیکی، مقاومتی و همچنین ویژگی نوری (ماتی) کاغذهای تهیه شده نیز مورد بررسی قرار گرفتند.<br /> یافتهها: نتایج نشان دادند که حضور رس و نانورس سبب بروز ممانعت در رشد هردو باکتری گرم منفی اشرشیاکولای و گرم مثبت باسیلوس سوبتیلیس شدند. در بررسی اثر ضدباکتری مشاهده شد که عملکرد نانورس در مقایسه با رس بهتر بود و با افزایش درصد مصرف این مواد خصوصیت ضدباکتری آنها خصوصا در نانورس بیشتر شد. همچنین مشاهده شد که حضور رس و نانورس میزان جذب آب کاغذهای اصلاح شده را افزایش داد و همچنین سبب افزایش مقاومت به نفوذ هوا در کاغذها شد. در بررسی خصوصیات مقاومتی نیز مشاهده شد که حضور رس و نانورس سبب بهبود شاخص مقاومت به ترکیدگی شدند درحالیکه شاخص مقاومت به پارگی تغییر قابل توجه ای نداشت.<br /> نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که نانورس در مقایسه با رس بخاطر ابعاد کوچکتر و درنتیجه سطح ویژه بیشتری که دارد بهعنوان یک ماده آبدوست و همچنین حاوی ویژگی ممانعتی در برابر ارگانیسمهای زنده میتواند بهعنوان ماده ای با دامنه کاربرد بالا در ایجاد خواص ضدمیکروبی در کاغذ معرفی گردد و مورد استفاده قرار گیرد.
کاغذ بهداشتی,رس,نانورس,خواص ضدباکتری,خواص فیزیکی و مکانیکی
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4090.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4090_747c1dae933f8d2bb2a5c4cdeee98f9f.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
تاثیر نانو اکسیدروی و نوع چسب بر خواص فیزیکی و مکانیکی الوار تراشه لایهای (LSL)
39
48
FA
حسین
محمدی
دانشجوی دکتری دانشگاه گرگان
mohamadi.hoseine@gmail.com
محمد رضا
ماستری فراهانی
عضو هیات علمی
re_fa_ma@yahoo.com
حسین
یوسفی
0000-0002-4457-1345
هیات علمی- دانشگاه گرگان
hyousefi.ir@gmail.com
بهزاد
حبیب پور
دانشیار گروه گیاه پزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
habibpuor_b@scu.ac.ir
10.22069/jwfst.2018.13776.1716
تاثیر نانو اکسیدروی و نوع چسب بر خواص فیزیکی و مکانیکی الوار تراشه لایهای (LSL)<br /> چکیده<br /> سابقه و هدف<br /> در اثر کاهش چوبهای با کیفیت برای ساختوساز، صنایع تولیدات چوبی، محصولات جدیدی را براساس تحقیقات پیشرفته معرفی نمودهاند. تلاش برای تولید چندسازههای چوبی مقاوم، پایدار و مقاوم به رطوبت به منظور بهبود خواص فیزیکی از قبیل جذب آب، پایداری و واکشیدگی ضخامت، عمدتا بر نوع تکنولوژی و تکامل چسب چوبها بهویژه استفاده از ایزوسیاناتها(MDI و pMDI) تمرکز دارند. یکی از محصولات چوبی پرکاربرد که در ساختمانهای چوبی بکار میروند الوارهای تراشه لایهای (LSL )میباشد. نانواکسیدروی ماده شیمیایی است که پتانسیل حفاظت LSLرا دارد و میتواند بهعنوان یک ماده افزودنی بر روی خواص فیزیکی و مکانیکی آن تاثیر گذار باشد. در این تحقیق به بررسی تاثیر سطوح مختلف نانواکسیدروی و نوع چسب(PF و pMDI)، بر خواص فیزیکی و مکانیکی LSL پرداخته شده است.<br /> مواد و روشها<br /> برای انجام این پژوهش لایههایی از چوب راش منابع داخلی(Fagus Orientalis) با ضخامت 2 میلیمتر تهیه و به محل آزمایشگاه منتقل و سپس به تراشههایی به طول 40 و عرض 2 سانتیمتر برش داده شدند، سپس چندسازههای LSL با استفاده از چسب-های فنل فرمالدئید((PF و ایزوسیانات(pMDI) و چهار سطح نانواکسیدروی(0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) در دمای پرس 180 درجه سانتیگراد و زمان 30 دقیقه ساخته شدند. در فرایند ساخت پانلهای چوبی، تراشهها درون یک چسب زن استوانهای دوار ریخته شده و براساس وزن خشک با 15 درصد از چسبهای فنول فرمآلدئید و pMDIبه صورت اسپری توسط یک پیستوله آغشته شدند. در حین فرایند چسبزنی مقادیر مختلف نانواکسیدروی(صفر، 5/0، 1 و 5/1درصد وزن خشک تراشههای چوب) به صورت پودر به داخل محفظه چسبزن اضافه شدند. خواص فیزیکی(جذب آب و واکشیدگی ضخامت) و مکانیکی(چسبندگی داخلی، مدول الاستیسیته و مدول گسیختگی) چندسازههایLSL به ترتیب مطابق استاندارد ASTM D 1037 اصلاح شده و ASTM D 5459 اندازهگیری شدند.<br /> یافته ها<br /> نتایج نشان داد که اثر متقابل بین تیمار نانواکسیدروی و نوع چسب برای چسبندگی داخلی و مدول الاستیسته معنیدار میباشد ولی اثر متقابل بین تیمار نانواکسیدروی و نوع چسب برای مدول گسیختگی در سطح آلفای 5 درصد معنیدار نمیباشد. نانواکسیدروی نه تنها خواص مکانیکی LSL ساخته شده را بهطور معنیدار کاهش نداد بلکه در اکثر موارد خواص مکانیکی مورد مطالعه را تا حدی افزایش داد. نانواکسیدروی با کمترین میزان(5/0 درصد) واکشیدگی ضخامت را کاهش داد و ثبات ابعادی را بهبود بخشید، اما با مقادیر بیشتر نانواکسیدروی، بهبود بیشتری حاصل نگردید<br /> نتیجه گیری<br /> بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که از سطوح مختلف نانواکسیدروی همراه با هر دو نوع چسب فنل فرمالدئید و ایزوسیانات بدون تاثیر منفی معنیدار بر خواص مکانیکی چندسازه LSL میتوان استفاده نمود.<br /> واژگان کلیدی: چندسازههای چوبی، الوار تراشه لایهای، چسب ایزوسیانات، چسب فنول فرمالدئید، نانواکسیدروی
چندسازههای چوبی,الوار تراشه لایهای,چسب ایزوسیانات,چسب فنول فرمالدئید,نانو اکسید روی
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4091.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4091_2eabbf78b255b8b4724d3d36b16c6425.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
اثر نانو ذرات اکسید مس بر خواص فیزیکی و مقاومت به آبشویی چوب پلیمر مونومر استایرین
49
60
FA
آرمین
جعفری
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
arminjafary44@yahoo.com
اصغر
امیدوار
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
asghar1378@yahoo.com
10.22069/jwfst.2017.10565.1548
چوب به عنوان یک ماده طبیعی و تجدیدپذیر دارای مصارف متعددی است که از زمان پیدایش بشر مورد استفاده قرار گرفته است. با این وجود برخی از معایب چوب، نظیر جذب رطوبت و به تبع آن ناپایداری ابعاد و تخریب توسط عوامل بیولوژیکی از یک سو، و رشد روزافزون جمعیت و بهدنبال آن افزایش تقاضای محصولات چوبی از سوی دیگر، مصرف بهینه و حفاظت از این ماده ارزشمند را به خصوص در کشورمان با منابع جنگلی محدود، به امر حیاتی مبدل نموده است (محبی، 1382). بنابراین لازم است که چوبآلات با روشهای کاربردی و موثری حفاظت شوند. حفاظت از چوب آلات، از سالهای بسیار دور مورد توجه بشر قرار گرفته و کارهای زیادی در این زمینه انجام شده است که میتوان به روشهای خشککردن و استفاده از مواد حفاظتی اشاره نمود (پارسا پژوه، 1375). در گذشته نچندان دور، استفاده از مواد حفاظتی محلول در آب و محلول در حلال آلی بسیار مرسوم بوده است. اما با توجه به آگاهی روزافزون از خطرات استفاده از این مواد برای حفاظت از چوب، محدودیتهایی در زمینه تولید، تجارت و استفاده از این قبیل مواد در کشورهای اروپایی و ایالت متحده اعمال شده است. در این تحقیق خواص فیزیکی و میزان مقاومت به آبشویی نمونههای چوب پلیمر صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoides) تیمار شده با نانو ذرات اکسید مس مورد بررسی قرار گرفت. نمونههای چوبی به ابعاد 20×۲۰×۲۰ میلیمتر تبدیل شده و از پلیمر فورفوریل الکل در دو غلظت (40 و 80 درصد) به همراه نانو اکسید مس در سه غلظت (0، 4/0 و 8/0 درصد) برای تیمار استفاده شد. جهت اشباع نمونهها، از روش سلول پر اما بدون خلا نهایی مورد استفاده قرار گرفت. پس از تیمار، نمونهها در داخل 100 میلیلیتر آب مقطر غوطهور گشته و در فواصل مختلف زمانی، میزان جذب آب و واکشیدگی حجمی آنها محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده نشان داد که بین نمونههای تیمار شده و تیمار نشده اختلاف معنیداری وجود دارد و نمونههای تیمار شده از جذب آب و واکشیدگی حجمی کمتری برخوردار بودند. میزان جذب آب و واکشیدگی حجمی نمونههای تیمار شده با این ماده در غلظت 80 درصد به همراه 8/0 درصد نانو اکسید مس پس از 168 ساعت غوطهوری در آب به ترتیب (30/15 و 28/1 درصد) بود. در مورد آبشویی نیز نمونههای تیمار شده با سوسپانسیون فورفوریل الکل، دارای کمترین میزان آبشویی بودند به طوری که اکثر تیمارها پس از 14 روز غوطهوری در آب، از آبشویی کمتر از 1 درصد نانو ذرات اکسید مس برخوردار بودند. در پایان آزمون نتایج بیانگر
چوب - پلیمر,پلی استایرن,نانو اکسید مس,خواص فیزیکی,مقاومت به آبشویی
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4092.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4092_7908bf0e5db03235b367e1adcefa5039.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
فوم نانوبیوکامپوزیت نشاسته ترموپلاستیک/نانوالیاف سلولز: بررسی خصوصیات مکانیکی و گرمایی
61
74
FA
تقی
طبرسا
سردبیر
t.tabarsa@yahoo.com
عباس
قنبری
دانشجوی دکتری، گروه تکنولوژی و مهندسی چوب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
a.ghanbari.1361@gmail.com
علیرضا
شاکری
0000-0003-0730-0412
دانشگاه تهران
alireza.shakeri@ut.ac.ir
علیرضا
عشوری
0000-0003-0946-1965
رئیس مرکز رشد واحدهای فناور سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
ashori_a@yahoo.com
مهدی
مشکور
0000-0003-3790-5981
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
mahdimashkour@gmail.com
10.22069/jwfst.2018.4093
چکیده <br /> سابقه و هدف : در سالهای اخیر حجم تولید فومهای پلی استایرن بسیار زیاد شده است.بیشتر این فومها در صنایع غذایی و بستهبندی استفاده میشوند. افزایش نگرانیهای زیستمحیطی نیاز به توسعه مواد زیست تخریب پذیر را ایجاد کرده است. نشاسته زیست پلیمری قابل دسترس، قابل تجدید، ارزان و زیستتخریب پذیر و قابل ترموپلاست شدن است. این عوامل دلایل علاقهمندی زیاد به استفاده از نشاسته به عنوان جایگزین پلیمرهای سنتزی (مثل پلی استایرن) میباشد. اما فوم نشاسته دارای خصوصیات گرمایی و مکانیکی ضعیفی است. یکی از راههای مهم بهبود خواص فوم نشاسته استفاده از نانوالیاف سلولز بهعنوان تقویتکننده در ساختار فوم است. چالش اصلی برسر راه فوم کردن نشاسته تقویت شده با نانوالیاف سلولز، وجود آب فراوان در ژل NFC (nanofibrillated cellulose)است. این میزان آب سبب ایجاد حفرات درشت در هنگام تشکیل فوم میشود که خصوصیات فوم را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. در این مطالعه نانوالیاف سلولز در اکسترودر با نشاسته ترموپلاستیک( TPS ، Thermoplastic starch) مخلوط میشود تا پخش مناسبی از NFC در ماده زمینه پلیمری بهدست آید. سپس فوم TPS/NFC تشکیلشده و اثر NFC بر خواص گرمایی و مکانیکی فوم حاصل بررسی میگردد.<br /> مواد وروشها :. بهمنظور ساخت نانوبیوکامپوزیت نشاسته ترموپلاستیک/ نانو الیاف سلولز گرانول نشاسته ذرت به صورت پودر، گلیسرول و ژل NFC و آزودی کربنامید تهیهشد. گلیسرول به میزان 30 درصد وزنی به عنوان ماده نرمکننده برای تولید TPS استفاده شد. نانو الیاف سلولز به میزان 5/0 ، 1 و 5/1 درصد وزنی برای تقویت نشاسته استفاده شد. پودر آزودی کربنامید به عنوان عامل فومزا به میزان 2/0 درصد وزنی مورد استفاده قرار گرفت. مواد مورد نیاز برای هر تیمار در یک اکسترودر دو ماردونه همسو گرد مخلوط شدند وگرانولهایNFC TPS/ دارای ماده فومزا تهیه شدند. در مرحله بعد گرانولهای به دست آمده از اکسترودر به پرس گرم با دمایی بالاتر از دمای عملکرد ماده فومزا منتقل شدند و فوم نانوبیوکامپوزیت TPS/NFC ساخته شد. بهمنظور بررسی ساختار مورفولوژیکی نمونهها عکسهای FE-SEM تهیه شد. آزمونهای گرما وزنسنجی(TGA), کالری متری پویش تفاضلی(DSC) و آنالیز دینامیکی – مکانیکی – گرمایی(DMTA) برای بررسی خصوصیات گرمایی و مکانیکی نمونهها انجام شد. <br /> یافته ها : عکسهای FE-SEM نشان داد فوم نانوبیوکامپوزیت TPS/NFC حفرات بیشتر و کوچکتری در مقایسه با فوم TPS دارد و این موضوع به علت اثر هستهزایی NFC است. نتایج TGA نشان داد با افزایش NFC ثبات گرمایی نانوبیوکامپوزیتهای فوم TPS/NFC بیشتر شد نتایج DSC نشان داد با افزایش NFC دمای انتقال شیشهای نمونهها افزایش یافت. نتایج DMTA نشان داد مدول ذخیره نمونهها بعد از اضافه کردن NFC افزایش یافت. دلیل این امر ایجاد فوم میکروسلولی و نیز تقویت دیواره سلولی فوم توسط نانوالیاف سلولز میباشد. همچنین نتایج نشان داد مدول اتلاف و فاکتور اتلاف با افزایش NFC افزایش یافت. <br /> نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان دادNFC خواص گرمایی و مکانیکی فوم TPS/NFC را بهبود داد. اضافه کردن NFC به TPS سبب میشود در هنگام فوم شدن سلولهای کوچکتر و همگنتری تولید شود.
"نانوبیوکامپوزیت","فوم","نشاسته ترموپلاستیک","نانو الیاف سلولز","خواص مکانیکی و گرمایی"
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4093.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4093_4384b57870b2e8e7632b59821446107f.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
اثرات ضد قارچی نانو کریستال سلولز و نانوکیتوزان بر روی اسکناسهای ایران
75
86
FA
پیام
مرادپور
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرا
pmoradpour@ut.ac.ir
عباس
اخوان سپهی
گروه میکروبیولوژی دانشکده علوم زیستی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
a_akhavan@iau-tnb.ac.ir
مهدی
جنوبی
استادیار دانشگاه تهران
mehdij1978@gmail.com
10.22069/jwfst.2018.14628.1728
سابقه و هدف: اسکناس ها، یکی از راه های انتقال بسیاری از میکروبها به انسان بوده و موجبات بیماری در آنها میشوند. این اسکناس ها که شامل الودگی های مختلفی از قبیل قارچ ها و باکتری ها، و میکروبها می باشند باعث ایجاد انواع مختلفی از الودگی ها و بیماریها برای انسان می شوند. از طرفی وجود این گونه الودگی ها می تواند باعث ایجاد مشکلات عدیده ای برای سلامتی و محیط زیست گردد. بنابر این استفاده از شیوه های مناسب جهت کاهش این الودگیها، بخصوص روش های سازگار با محیط زیست می تواند به عنوان راهکار مناسبی در نظر گرفته شود.در نتیجه هدف این تحقیق بررسی اثر ضد قارچی نانو ذرات کریستال سلولز با و بدون نانو الیاف کیتوزان بر روی کاهش آلودگی اسکناسهای رایج ایران بود.<br /> مواد و روشها: بدین منظور، نانو ذرات کریستال سلولز توسط فرآیند هیدرولیز اسیدی با واکنشگر H2So4 از لینتر پنبه تهیه شدند. به طور خلاصه، نانوکریستال سلولوز با استفاده از فرایند هیدرولیز اسیدی (سولفوریک اسید)، سانتریفیوژ با 16000 دور در دقیقه، استفاده از دیالیز (غشای سلولوز استات) و همچنین خنثی سازی با اب مقطر صورت گرفت. قطر نانو کریستالهای سلولز و نانو الیاف کیتوزان، توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری(TEM) مشخص شد. میزان آلودگیهای قارچی اسکناسهای 4 مرکز نانوایی، قصابی، پایانه مسافربری و بیمارستان ارزیابی شدند. جهت بررسی فعالیت ضدقارچی، نانو کریستال سلولزی با و بدون نانو الیاف کیتوزان با غلظتهای1، 2، 4 و 6 درصد به صورت امولسیون پایدار ترکیب شده و به روش پوشش دهی غلطکی بر روی سطح کاغذهای اسکناس اعمال شدند. <br /> یافتهها: تصاویر TEM نشان دادند، قطر نانوکریستالهای سلولز 5 تا 20 نانومتر و قطر نانو الیاف کیتوزان 45 نانومتر می باشد، که بیانگر این است، نانوکریستال سلولز با موفقیت از لینترپنبه تهیه شده است. نتایج نشان دادند عمدهترین قارچهای موجود در اسکناسهای نانوایی و قصابی "آسپرژیلوس"، پایانه مسافربری "آسپرژیلوس نایژر" و بیمارستان " پنی سیلیوم" بود. بر طبق نتایج بدست آمده، اسکناسهای پوشش داده شده توسط نانو ذرات کریستال سلولزی با غلظت 3 درصد، اثر ضد قارچی روی قارچهای پنی سیلیوم موجود در سطح اسکناس بیمارستان نداشت. افزودن نتایج نشان دادند، نانو الیاف کیتوزان با غلظتهای 1، 2 و 4 درصد هیچ گونه اثر ضد قارچی روی قارچهای موجود در سطح اسکناسهای نانوایی ، قصابی و پایانه مسافربری نداشته است. با افزودن 6 درصد نانو الیاف کیتوزان به نانو ذرات کریستال سلولزی فعالیت ضد قارچی قابل ملاحظهای بر روی اسکناسهای پوشش داده شده مشاهده گردید. نتایج نشان داد، گرچه نانو کریستال های سلولز به تنهایی اثر ضد قارچی نشان ندادند، ولی نانوکریستال ها توانایی بهبود پایداری و چسبندگی نانو الیاف کیتوزان بر سطح اسکناس ها را دارا می باشند. <br /> نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد، که نانو مواد استفاده در این تحقیق، امکان دستیابی به راه حل جدیدی جهت کاهش آلودگی سطح اسکناس های موجود را فراهم می سازد.
نانو کریستال سلولز,نانوالیاف کیتوزان,ضد قارچ,کاغذ اسکناس
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4094.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4094_b9b39dec536cdec0c1add2cd26efdc2f.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
تأثیر موخور بر کربوهیدرات، پرولین و کلروفیل در گونههای مختلف درختی جنگلهای زاگرس
87
100
FA
جواد
میرزایی
دانشگاه ایلام
mirzaei.javad@gmail.com
بهروز
ناصری
null
دانشگاه ایلام
naseribehroz@yahoo.com
حمیدرضا
ناجی
0000-0002-5493-6109
عضو هیات علمی گروه علوم جنگل، دانشگاه ایلام
hrn_16hrn@yahoo.com
مهدی
پورهاشمی
null
عضو هیات علمی، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
doveyse@yahoo.com
10.22069/jwfst.2018.14280.1721
سابقه و هدف: یکی از عوامل تهدید کننده جنگلهای زاگرس وجود گونه نیمهانگلی موخور (Loranthus europeaus Jacq.) می-باشد که با اکثر گونههای درختی همزیستی دارد. پژوهش پیشرو بهمنظور بررسی تأثیر موخور بر کربوهیدرات، پرولین و کلروفیل در گونههای بلوط ایرانی (Quercus baantii Lindl.)، کیکم (Acer monspessulanum L.) و بادام (Amygdalus elaeagnifolia Spach) بهعنوان میزبانهای رایج موخور در جنگلهای استان ایلام انجام شد.<br /> مواد و روشها: تعداد نه رویشگاه که آلودگی بیشتری را در استان ایلام داشتند، انتخاب شد. سپس از هر رویشگاه بهطور تصادفی حداقل شش پایه با شرایط یکسان از نظر قطر، ارتفاع، شدت ابتلا به موخور و جهت یکسان از درختان بادام، بلوط ایرانی و کیکم انتخاب شد. سپس اقدام به برداشت برگها از شاخههای سالم و آلوده شد. از هر پایه، چهار نمونه برگ شامل برگ شاخه سالم درخت میزبان (I)، برگ درخت میزبان پایینتر از محل اثر موخور (B)، برگ درخت میزبان بالاتر از محل اثر موخور (A) و برگ موخور (M) نمونهگیری شدند و پس از انتقال به آزمایشگاه، مقدار کربوهیدرات، پرولین و کلروفیل آنها اندازهگیری شد.<br /> یافتهها: نتایج نشان داد که مقدار کلروفیل a و b و کربوهیدرات در گونههای بادام و بلوط ایرانی اختلاف معنیداری در موقعیتهای مختلف گیاه موخور و شاخههای پایینتر و بالاتر از محل اثر موخور و سالم داشتند. همچنین، بیشترین مقدار کلروفیل a و b در گیاه موخور در دو گونه مذکور مشاهده شد. مقدار پرولین، کلروفیل و کربوهیدرات در موقعیتهای پایینتر و بالاتر از محل اثر موخور، شاهد موخور و شاخه غیر آلوده اختلاف معنیداری در گونه کیکم نداشتند ولی بیشترین مقدار کربوهیدرات با 282/2 میلیگرم بر گرم و پرولین 552/0میکرومول بر گرم وزن تازه در گیاه موخور وجود داشت. گونههای مورد مطالعه از نظر میزان کلروفیل b در نمونه موخور و پایین-تر از محل اثر موخور اختلاف معنیداری را نشان دادند و بیشترین مقدار کلروفیل در این دو موقعیت متعلق به گونه بادام بود. در گونه بادام، بیشترین مقدار کربوهیدرات با 017/3 میلیگرم بر گرم در برگ موخور و نمونه پایینتر از محل اثر آن به میزان 99/2 میلیگرم بر گرم وجود داشت. در حالیکه در بلوط ایرانی کمترین مقدار کربوهیدرات در گیاه موخور (159/2 میلیگرم بر گرم) و بیشترین مقدار آن پایینتر از محل اثر موخور (094/3 میلیگرم بر گرم) اتفاق افتاد. همچنین گونههای مورد بررسی در موقعیت بالاتر از محل اثر موخور از نظر کربوهبدرات با هم تفاوت داشتند و گونه بلوط ایرانی و کیکم به ترتیب با 12/3 و 55/2 میلی گرم بر گرم بیشترین و کمترین میزان را نشان دادند. گونههای مورد بررسی در موقعیت برگ موخور و پایینتر از محل اثر موخور از نظر پرولین نیز تفاوت معنیداری را نشان دادند و گونه بادام بیشترین مقدار پرولین را در این موقعیتها داشت. <br /> نتیجهگیری: مقدار کربوهیدرات و کلروفیل در برگ درختان بلوط و بادام پایینتر و بالاتر از محل اثر موخور به طور معنیداری متفاوت بود. به عبارت دیگر میتوان گفت که گیاه نیمه انگلی موخور به عنوان یک تنش بیولوژیکی بر فعالیتهای فیزیولوژیکی درختان جنگلی تاثیر دارد که این اثرات در گونههای مختلف متفاوت است.
نیمه انگل,شاخه آلوده,بلوط,بادام,کیکم
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4095.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4095_1b5ed30f22e9afa451806c8b55ad1789.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
اثر غلظتهای مختلف ایندولبوتیریکاسید و نوع بستر کاشت بر ریشهزایی قلمههای ارس مای مرز در چهار فصل Juniperus Sabina
101
116
FA
ملیحه
آب شاهی
دانشجوی دکترای علوم باغبانی دانشگاه لرستان
ma.abshahi@yahoo.com
حسین
زارعی
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، دانشکده تولیدات گیاهی، گروه علوم باغبانی
hosszarei@yahoo.co.uk
بهمن
زاهدی
عضو هیات علمی دانشگاه لرستان
zahedik2000@yahoo.com
عبدالحسین
رضایی نژاد
عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان، دانشکده کشاورزی، گروه علوم باغبانی
rezaeinejad.hossein@gmail.com
10.22069/jwfst.2018.13792.1701
سابقه و هدف: گونه مایمرز Juniperus Sabina یکی گونههای ارزشمند در ارتفاعات استان گلستان و از جمله ارکان اصلی اکوسیستمهای طبیعی جنگلهای کوهستانی ایران به شمار میرود. نقش حفاظتی گونه های مختلف ارس ایران به خصوص فنوتیپ خوابیده در مدیریت احیای جنگل ها، و مدیریت آب مناطق بسیار ارزنده است. اغلب پایههای این درختان در حال حاضر در سختترین شرایط زیستی، برای حفظ آنچه از بقا و محدودیتشان باقی مانده، تلاش میکنند. لذا لازم است در جهت تشخیص روشهای حفظ و تکثیر این گیاهان تحقیقات بیشتری صورت پذیرد.<br /> مواد و روشها: جهت تشخیص بهترین فصل و بستر و تیمار مناسب جهت تکثیر این گیاه از طریق قلمه، تیمار هورمونی ایندول بوتیریک اسید (در 5 سطح 0، 1000، 2000، 4000 و 8000 پی پی ام) در چهار بستر پرلیت، پرلیت-کوکوپیت (1:1)، پوکه معدنی و بستر ریشهزایی مخلوط (ترکیبی از ماسه، پرلیت، کوکوپیت، ورمیکمپوست و پیت ماس) و در چهار فصل سال بر روی قلمههای این گیاه با طول 15 سانتیمتر صورت گرفت. آزمایش شامل سه تکرار و هر تکرار شامل 9 قلمه بود. هدف آزمایش انتخاب بهترین فصل و بستر و تیمار مناسب جهت تکثیر این گیاه بود. در پایان هر فصل، درصد ریشهزایی، طول، تعداد، وزن تر و وزن خشک ریشهها در هر بستر و تیمار ثبت شد.<br /> یافته ها: نتایج نشان داد بهترین فصل ریشهزایی برای قلمههای گیاه ارس مای مرز، فصل بهار و بهترین بستر، بستر پرلیت کوکوپیت بوده است. بهترین تیمار با بیش از 50% ریشهدهی، در فصل بهار و در سطوح 4000 و 1000 پیپیام بوده است. کمترین میزان ریشهدهی قلمههای ریشهدار شده در فصل زمستان با کمتر از 2% در همه تیمارهای مورد استفاده بوده است. بیشترین تعداد ریشه در فصل بهار و در سطح 2000 پیپیام مشاهده شد. در بین بسترها، بیشترین تعداد ریشه در بستر ریشهزایی و پرلیت کوکوپیت و کمترین تعداد در بستر پوکه معدنی مشاهده شد. بیشترین طول ریشه بدون اختلاف معنیدار در بسترهای پرلیت-کوکوپیت، پرلیت و بستر ریشهزایی و در بین فصول مختلف، در فصل بهار مشاهده شد. همچنین بیشترین وزن تر و خشک ریشهها در فصل بهار مشاهده شد و در بین بسترهای مختلف بیشترین میزان وزن تر در بستر ریشهزایی و بیشترین میزان وزن خشک ریشه-ها در بستر پوکه معدنی مشاهده شد. <br /> نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که جهت تکثیر قلمه های ارس مای مرز، بهترین فصل، فصل بهار می باشد که بهترین نتیجه را به همراه داشته است. همچنین ایندول بوتیریک اسید تنظیم کننده رشد موثر برای تکثیر ارس مای مرز می باشد. بهترین تیمار با بیش از 50% ریشهدهی، در فصل بهار و در سطوح 4000 و 1000 پیپیام در بستر پرلیتکوکوپیت بوده است.
مای مرز,فصل,بستر کاشت,تیمار
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4365.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4365_063c320612ae591326438e26fd769c3c.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
تحلیل دست اندرکاران جنگل در ارزیابی شاخص های مدیریت پایدار (مطالعه موردی: استان لرستان، شهرستان کوهدشت)
117
132
FA
نسترن
نظریانی
دانشجوی دکتری گروه جنگل دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
nazariani69@yahoo.com
اصغر
فلاح
1111-1111-1111-1111
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
fallaha2007@yahoo.com
مجید
لطفعلیان
0000-0002-8508-4447
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
mlotfalian@yahoo.com
مجتبی
ایمانی راستابی
دانشجوی دکتری دانشکده مهندسی منابع طبیعی گروه جنگل دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
mojtaba.rastabi@yahoo.com
10.22069/jwfst.2018.14236.1719
سابقه و هدف: یکی از عوامل مهم در برنامهریزی و تصمیمگیری برای مدیریت پایدار جنگل در راستای توسعه پایدار، شناسایی دستاندرکاران و بررسی نگرش آنها نسبت به معیارهای پایداری جنگل است.پس از کنفرانس بینالمللی ریو، توسعه پایدار در اروپا که توسط کنفرانس وزرا در حفاظت از جنگلها در اروپا برگزار شد، به مدیریت پایدار جنگل تبدیل گشت و از آن پس تعریف مدیریت پایدار جنگل به کار گرفته شد و بیشتر از یک سری معیار و شاخصها به عنوان ابزاری برای ارزیابی مدیریت پایدار جنگل استفاده شد (26). معیار ابزاری برای اندازهگیری اصل، ایسوانتورو (2001) و شاخص ابزاری برای اندازهگیری معیار است (22 و 33). به منظور تصمیمگیری برای مدیریت و برنامهریزی، در راستای سیاستگذاری اصولی و موفق منابع طبیعی، شناخت کامل دستاندرکاران جنگل و معیارهای مربوط به شناسایی آنها بسیار مهم است. تصمیمگیریها در مدیریت منابع طبیعی به دلیل چند منظوره بودن خدمات و فواید منابع طبیعی، مشکل بودن ارزش گذاری پولی خدمات بومسازگانی و درگیر نمودن تعداد زیاد دستاندرکاران اغلب با پیچیدگی، تغییر ناپذیری و عدم اطمینان همراه است و تصمیمگیریها را همواره با چالشهایی مواجه ساخته است(3). مردم، منابع و مشارکت سه رکن اساسی توسعه پایدار را تشکیل میدهند (42). در گذشته حامیان حفظ منابع طبیعی در راستای حفظ تنوع زیستی از بهرهبرداری سنتی جلوگیری نموده و ترجیح میدادند تا برای حفظ منابع طبیعی مردم از بومسازگانهای طبیعی خارج شوند و دلیل نگرش فوق این بود که استفاده از منابع طبیعی توسط مردم با حفظ آن، در تضاد است (43پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرش دستاندرکاران مختلف جنگل برای ارزیابی شاخصهای مدیریت پایدار در روستای نامجو در غرب استان لرستان و از توابع شهرستان کوهدشت، انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل دستاندرکاران جنگل در ارزیابی شاخصهای مدیریت پایدار در روستای نامجو واقع در دهستان اولاد قباد شهرستان کوهدشت در زاگرس میانی است. <br /> مواد و روشها: دستاندرکاران به صورت تحقیقات میدانی و مطالعات کتابخانهای انتخاب شدند. در این رابطه تعداد 50 پرسشنامه بین دستاندرکاران توزیع شد. روایی صوری پرسشنامهها با نظر متخصصین مرتبط تعیین و برای تعیین پایایی آنها از آزمون آلفای کرونباخ و برای امتیازدهی پاسخها از مقیاس لیکرت استفاده شد. سپس وضعیت اهمیت مهمترین شاخص هر معیار متناسب با فراوانی نسبی آن حاصل از نگرش سه گروه از دستاندرکاران شامل افرادی از روستای محلی، کارشناسان اجرایی و استادان دانشگاه، بدست -آمد. در نهایت بهمنظور بررسی رابطه معنیداری نگرش دستاندرکاران از آزمون خی –دو یا آزمون دو جملهای استفاده شد. <br /> یافتهها و نتیجهگیری: بررسی نتایج نگرش دستاندرکاران برای هر معیار و شاخصهای مربوط به آن نشان داد که تنها برای معیار "کارکردهای حفاظتی" و شاخص"سطح دامنههای فرسایش یافته که سالانه توسط درختکاری و بوتهکاری احیاء میشود" نظر یکسان از هر سه گروه حاصل شد. نتایج حاصل از آزمون خی –دو نیز نشان داد که تفاوت معنیداری بین نگرش سه گروه وجود ندارد.
تحلیل دست اندرکاران,مدیریت پایدار,معیار و شاخص,مشارکت مردم محلی
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4100.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4100_2fb544b7c4aaa7fbc43c2b31b68925e7.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
برهمکنش تنش کمبود آب و باکتری بیماریزا Brenneria quercina بر صفات مورفولوژیک برگ و روزنه نتاج درختان سالم و خشکیده برودار
133
148
FA
رقیه
ذوالفقاری
عضو هئیت علمی دانشگاه یاسوج
zolfaghari_b@yahoo.com
زانکو
کریمی
دانشجوی کارشناسی ارشد جنگلداری
zanco710@yahoo.com
فروغ
دالوند
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه یاسوج
<frmilni.dalvand61@gmail.com
پیام
فیاض
عضو هیأت علمی دانشگاه یاسوج
pfayyaz@yu.ac.ir
10.22069/jwfst.2018.13138.1677
سابقه و هدف: یکی از راهکارهای درختان برای مقابله با خشکی و بیماریها، تغییرات فنوتیپی مناسب در برگ و روزنه میباشد. همچنین درخت مادری میتواند فنوتیپ نتاجش را تا حدودی کنترل نماید و در نتیجه مقاومتشان را نسبت به تنشهای محیطی تحت تأثیر قرار دهد. در این تحقیق اثرات کمبود آب و عامل بیماریزای باکتریایی که سبب خشکیدگی درختان بلوط ایرانی در جنگلهای استان کهگیلویه و بویراحمد گردیده است، بر صفات برگ و روزنه نتاج حاصل از درختان سالم و خشکیده مورد مقایسه قرار گرفت. <br /> مواد و روشها: به منظور تاثیر درختان مادری، بذر 4 درخت سالم و 4 درخت خشکیده از منطقه حفاظتشده خاییز جمعآوری گردید و در داخل 320 گلدان کاشته شدند. پس از رشد نهالها، ابتدا باکتری Brenneria quercina به نیمی از نهالها یا نتاج حاصل از درختان سالم وخشکیده تلقیح شد. پس از گذشت 40 روز نیمی از نهالهای تلقیح شده و نیمی از نهالهای تلقیح نشده تحت تنش کمبود آب قرار گرفتند، به طوری که به مدت سه هفته آبیاری نشدند اما بقیه نهالها به طور کامل آبیاری شدند. سپس برگ نهالها در شهریورماه برداشت گردید و صفات مورفولوژیک برگ و روزنه آنها به وسیله نرمافزار Image j 1.43 اندازهگیری شدند. سپس دادهها بهصورت آزمایش فاکتوریل 2×2×2 (2 سطح باکتری، 2 سطح آبیاری و 2 سطح درخت مادری یا ژنوتیپ) در قالب طرح کاملاً تصادفی با بررسی اثرات ساده و متقابل مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند و مقایسات میانگین انجام گرفت. <br /> یافتهها: نتایج نشان داد که اثر باکتری بر هیچ یک از ویژگیهای روزنه معنیدار نمیباشد اما عرض روزنه و عرض دهانه روزنه در نهالهای تحت تنش کمبود آب کوچکتر از نهالهای بهطور کامل آبیاری شده بود. همچنین نتاج حاصل از درختان خشکیده هم عرض روزنه کوچکتری داشتند. نتایج برهمکنش خشکی در درخت مادری نیز نشان داد که تنش کمبود آب باعث کاهش معنیدار محیط روزنه و پهنای برگ در نتاج سالم میگردد اما در نتاج درختان خشکیده، تعداد دندانه و رگبرگ پس از تنش کمبود کاهش معنیدار یافت که در نتاج درختان سالم تغییر معنیدار نداشت. همچنین تاثیر باکتری بر نتاج حاصل از درختان سالم و خشکیده یکسان نبود، به طوری که محیط، مساحت، طول روزنه و محیط و زاویه قاعده برگ در نهالهای تلقیح نشده حاصل از درختان سالم بزرگتر بود اما پس از تلقیح باکتری مساحت روزنه در نتاج درختان سالم کاهش و طول روزنه در نتاج درختان خشکیده افزایش معنیدار یافت. همچنین تلقیح باکتری باعث کاهش معنیدار مساحت برگ در نتاج درختان خشکیده شد اما بر نتاج درختان سالم تاثیری نداشت. برهمکنش سهگانه باکتری، آبیاری و درخت مادری بر عرض دهانه روزنه نیز معنیدار بود و خشکی باعث کوچک شدن عرض دهانه روزنه در نتاج درختان سالم شد اما باکتری تاثیر منفی نداشت. در مورد نتاج درختان خشکیده هر چند تفاوت معنیدار نبود اما اندازه آن کوچکتر از نتاج درختان سالم بود. <br /> نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که در نتاج درختان سالم برگ و روزنه بزرگتر میباشد که توانایی آنها در تولید و فتوسنتز بیشتر نشان میدهد. همچنین تاثیر منفی تنش کمبود آب بر روزنه و برگ بیشتر از اثر باکتری بود که میتواند تاثیر بیشتر تنش خشکی را نسبت به عامل بیماریزا در خشکیدگی بلوط را نشان دهد. همچنین نتاج حاصل از ژنوتیپهای درختان سالم توانستند با کوچک نمودن اندازه برگ و روزنه از تبخیر و تعرق در زمان تنش کمبود آب بکاهند و این کوچک شدن ابعاد روزنه در زمان تلقیح باکتری هم مشاهده شد. اما نتاج درختان خشکیده برعکس طول روزنه افزایش یافت و باعث حساسیت بیشتر آنها نسبت به تنش کمبود آب و عامل بیماریزا گردید.همچنین این مطالعه نشان داد که مطالعه صفات روزنه و برگ میتواند در شناسایی ژنوتیپهای بردبار به خشکی و باکتری کمک نماید.
باکتری Brenneria quercina,خشکیدگی,زاگرس,نهال
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4097.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4097_15c98706751c54825478a34a861e957d.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
07
30
تاثیر پوشش درختی گلابی وجشی چم حصار لرستان بر خصوصیات شیمیایی خاک
167
180
FA
حدیث
نادی
گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
hadis.nadi71.ir@gmail.com
وحید
حسینی
استادیار گروه جنگلداری دانشکده منابع طبیعی کردستان
vahidit@yahoo.com
کیومرث
محمدی سمانی
گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی؛ دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
k.mohammadi@uok.ac.ir
10.22069/jwfst.2018.13861.1710
سابقه و هدف: مدیریتهای مختلف جنگل علاوه بر تأثیر مستقیم بر خاک، به طور غیر مستقیم نیز از طریق تغییر یا تخریب پوشش گیاهی بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اثر خواهند گذاشت. ذخیرهگاهها از رایجترین سیستمهای حفاظتی در مدیریت اکوسیستمی جنگلهای ایران میباشند که میتوانند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک را تحت تأثیر قرار دهند. با توجه به اینکه در ایران مطالعات کافی جهت کمی سازی اثرات این نوع حفاظت بر روی خصوصیات خاک انجام نشده است لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مدیریت حفاظتی کوتاهمدت بر مهمترین خصوصیات شیمیایی خاک ذخیرهگاه گلابی وحشی چمحصار دلفان، انجام شد. بدیهی است ارزیابی تاثیرات حاصل از این نوع روشمدیریتی بر خاک میتواند راهگشای مدیران در زمینه ادامه این روند باشد.<br /> مواد و روشها: برای نمونهبرداری از خاک علاوه بر نواحی مرکزی و پیرامونی ذخیرهگاه مورد بررسی، منطقهای با خصوصیات فیزیوگرافی مشابه در خارج از ذخیرهگاه (شاهد) انتخاب گردید. سپس سه ترانسکت 250 متری با فواصل 40 متر از ناحیه مرکزی ذخیرهگاه به سمت ناحیه پیرامونی و خارجی ذخیرهگاه با جهت شمال شرقی- جنوب غربی پیاده و در فواصل 20 متری بر روی هر ترانسکت از زیر نزدیکترین پایه درخت گلابی یک نمونه ترکیبی تا عمق 10 سانتیمتری خاک برداشت سپس مقادیر کربن آلی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، هدایت الکتریکی، اسیدیته و منیزیم خاک در آزمایشگاه اندازه گیری شد. در مجموع 36 نمونه خاک در سه ناحیه برداشت شد. پس از آزمون نرمال بودن توزیع مشاهدهها با آزمون کولموگروف اسمیرنوف، مقایسه میانگینها با استفاده از تجزیه واریانس یکطرفه و مقایسه چندگانه میانگینها با آزمون دانکن انجام گرفت. <br /> یافتهها: نتایج نشان داد از نظر آماری اختلاف معنیداری در مقادیر کربن آلی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، هدایت الکتریکی، اسیدیته و منیزیم خاک سه ناحیه وجود دارد. بیشترین میزان کربن آلی (57/9 درصد)، نیتروژن (25/0 درصد)، فسفر (32/4 میلیگرم برکیلوگرم)، پتاسیم (33/57 میلیگرم بر کیلوگرم) و هدایت الکتریکی (70/198 میکروزیمنس بر متر) در خاک ناحیه مرکزی و بیشترین میزان اسیدیته (62/7) و منیزیم (56/8 میلیگرم برکیلوگرم) در خاک ناحیه خارجی ذخیرهگاه مشاهده گردید. به عبارتی از خارج ذخیرهگاه به سمت ناحیه مرکزی میزان کربن، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و هدایت الکتریکی خاک روندی افزایشی و منیزیم و اسیدیته خاک روندی کاهشی داشته است. <br /> نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر مثبت مدیریت حفاظتی بر خصوصیات شیمیایی مطالعه شده در خاک است. درواقع حفاظت با کاهش تخریبها و جلوگیری از ورود دام به عرصه حفاظتی باعث افزایش پوشش گیاهی و به دنبال آن تأثیر معنیدار بر خصوصیات شیمیایی خاک شده است. در واقع با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش میتوان بیان نمود که بکار گرفتن روش-های حفاظتی مناسب میتواند با حفظ و بهبود خصوصیات خاک و بهعلاوه پوشش درختی و گیاهی، زمینه پایداری اکوسیستمها، حفظ و افزایش زادآوری در جنگلها بخصوص جنگلهای زاگرس را فراهم آورد.
حفاظت کوتاه مدت,خصوصیات شیمیایی خاک,ذخیره گاه گلابی وحشی,لرستان,زاگرس میانی
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4099.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4099_38da07044c57b6224690f6391e8b1608.pdf
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل
2322-2077
2322-2786
25
1
2018
05
22
برآورد ارزش تفرجی منطقه جنگلی قلعه گل استان لرستان با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط
149
168
FA
امیر
مدبری
گروه علوم جنگل، دانشگاه ایلام
modaberi.amir@yahoo.com
علی
مهدوی
گروه علوم جنگل ـ دانشگاه ایلام
a_amoli646@yahoo.com
حمید
امیرنژاد
مدرس دانشگاه ساری
hamidamirnejad@yahoo.com
10.22069/jwfst.2018.13132.1675
سابقه و هدف: افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی در سالهای اخیر موجب افزایش تقاضا برای استفاده تفرجی از مکانهای طبیعی شده است. منطقهی قلعهگل واقع در شهرستان خرمآباد بهواسطهی موقعیت جغرافیایی، جاذبههای طبیعی و تاریخی از مناطق مهم گردشگری استان لرستان بهشمار میآید. هدف این پژوهش برآورد ارزش تفرجی این مکان با توجه به نظر بازدیدکنندگان و بررسی عوامل تأثیرگذار روی تمایل به پرداخت افراد برای بازدید از منطقه است.<br /> مواد و روشها: آمار و اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامهها توسط بازدیدکنندگان منطقه که درآمد مستقلی داشتند با مراجعه حضوری در فصل بهار سال 1395 جمعآوری گردید. در مجموع252 پرسشنامه از روش نمونهگیری تصادفی تکمیل شد. 245 عدد از این پرسشنامهها برای تجزیه و تحلیلهای بعدی انتخاب شدند. برای این منظور از روش ارزشگذاری مشروط استفاده شد. به-منظور بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد از الگوی لوجیت به روش حداکثر راستیآزمایی استفاده شد و سپس تحلیل-های کششنهایی و اثرنهایی انجام شد. <br /> یافتهها: نتایج نشان میدهد که 65 درصد از بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از منطقهی مذکور هستند. متغیرهای درآمد ماهیانه، فاصله از محل سکونت و مبلغ پیشنهادی برای ورودیه در سطح یک درصد و متغیرهای داشتن خودروی شخصی و تحصیلات در سطح پنج درصد از لحاظ آماری معنیدار هستند. کشش کل وزنی مربوط به متغیرهای تحصیلات و درآمد ماهیانه نشان میدهند که با ثابت بودن سایر عوامل افزایش یک درصدی در سالهای تحصیل و درآمد بازدیدکنندگان احتمال تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان به ترتیب 95/0 درصد و 43/0 درصد افزایش مییابد و برای متغیرهای فاصله و مبلغ پیشنهادی به ترتیب 10/0 درصد و 05/0 درصد کاهش مییابد. مقادیر اثر نهایی برای متغیر تحصیلات و درآمد ماهیانه نشان میدهد که با افزایش یک واحد از متغیرهای نام برده احتمال پذیرش تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان به ترتیب 2/4 درصد و 7/2 درصد افزایش مییابد و برای دو متغیر فاصله و مبلغ پیشنهادی منجر به کاهش احتمال پذیرش تمایل به پرداخت در بازدیدکنندگان به ترتیب به اندازهی 4/3 درصد و 3/0 درصد میشود. اثر نهایی برای متغیر داشتن خودروی شخصی نشان میدهد که احتمال تمایل به پرداخت در دارندگان خودرو نسبت به کسانی که از آن بیبهرهاند، 5/15 درصد بیشتر است. در مجموع ارزش تفرجی سالانه کل منطقه معادل 18/1266 میلیون ریال در سال 1395 برآورد گردید.<br /> نتیجه گیری: مبلغ بالای ارزش تفرجی برآورد شده نشاندهندهی زیبایی و اهمیت این منطقه برای بازدیدکنندگان است که لزوم توجه به مدیریت صنعتِ گردشگری را در این منطقه آشکار میکند، تا از تخریب و نابودی این اکوسیستم ارزشمند و شاید درآمدزا جلوگیری شود.
اثر نهایی,ارزش تفرجی,تمایل به پرداخت,کشش وزنی,مدل لوجیت
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4098.html
https://jwfst.gau.ac.ir/article_4098_51938cc06ba172c936b68e891aba95f0.pdf